منا آذری

ساخت وبلاگ

 

کودک بهانه گیر، علل بهانه گیری بچه ها

در مقابل کودک بهانه گیر چه رفتاری باید از خود نشان دهیم؟ این سوالی است که بسیاری از والدین در جلسات مشاوره خانواده آن را می پرسند، آن ها می گویند کودک دلبند مان که ماه ها و شاید سال ها منتظر تولدش بوده ایم امروز این قدر بهانه گیر شده است که جان مان را به لب مان رسانده است. خنده از روی لب هایش محو شده است و به طور مداوم در حال جیغ زدن و گریه کردن می باشد و به طور متوالی قهر می کند و حرف نمی زند.

اما به راستی کودک به چه دلیل دچار چنین بهانه گیری می شود؟ مشاوره روانشناسی از ابعاد مختلفی به این سوالات پاسخ داده و جواب های متعددی برای آن ها به دست آورده است، در ادامه این مقاله به بررسی دقیق تری در مورد کودک بهانه گیر از نظر مشاوران و روانشناسان پرداخته ایم.

درمان و علل بهانه گیری کودک

بهانه گیری اگر چه در میان بسیاری از کودکان امری شایع می باشد اما زمینه بروز و شدت آن معمولا با  تفاوت هایی همراه می باشد که علل مختلفی می تواند داشته باشد و در کل مجموعه ای از علل های فردی و تربیتی باعث بروز این رفتار ها در کودک می شود.

آنچه که مهم و قابل توجه است رفتار والدین با کودک بهانه گیر می باشد که می تواند زمینه ساز بهانه گیری های بعدی در کودک باشد، بهانه گیری در سنین مختلف علت های متفاوتی دارد که در ادامه این مقاله با برخی از آن دلایل آشنا می شویم، همچنین والدین با کمک مشاوره و بهره بردن از مشاوره تلفنی می توانند بهانه گیری های فرزندان خود را علت یابی کنند.

نمی تونم حرف بزنم!

اگر چه کودک در سنین پایین معنی لغات و کلمات را تا حدود زیادی درک می کند و متوجه می شود و معنی حرف ها و سوال هایی که از او می پرسیم را می فهمد اما نمی تواند برای پاسخ دادن به سوال ها و یا ابراز نظرتت شخصی خود از کلمات به درستی استفاده کند و همین مسئله باعث می شود زمانی که خواسته ای دارد او را کلافه کند و باعث بی قراری و بهانه گیری او شود و گریه کند یا جیغ بکشد.

در این هنگام باید صبور و با حوصله به نیاز های کودکتان رسیدگی کنید و آن ها را مورد بررسی قرار داده تا پاسخ درستی برای آن پیدا کنید.

کودک بهانه گیر، خسته شدم!

در بسیاری از اوقات کودک خسته می شود و خستگی برای او سرسام آور بوده و باعث می شود تا بهانه گیری کند، در واقع میزان فعالیت کودکان گاهی اوقات چندین برابر بزرگسالان می باشد، او از صبح که بیدار می شود شروع به بازی کردن و جست وخیز می کند و تا شب به فعالیت های خود ادامه می دهد و در این زمان بسیار خسته می شود اما نمی تواند احساس خستگی خود را برای دیگران توضیح دهد و در بسیاری از مواقع مشکل خود را به صورت بی قراری و بهانه گیری نشان می دهد.

 
 

خیلی گرسنه ام!

گرسنگی و تشنگی هر فردی را عصبی و پرخاشگر می کند و کودک هم از این مسئله مستثنا نمی باشد و زمانی که گرسنه شود عصبی شده و بدون این که مطلع باشد نسبت به موضوعات بی اهمیت بهانه گیری می کند.

قبل از آن که عوامل دیگر که باعث بهانه گیری کودک می شود را مورد بررسی قرار دهید ابتدا نیاز های ابتدایی مانند گرسنگی کودک را رفع کنید و در صورتی که در این موارد مشکلی نبود به دنبال عوامل دیگر باشید. تا علت بهانه گیری او را بیابید.

از دنده چپ بلند شدم!

یکی از نیاز های انسان خواب کافی می باشد و زمانی که فرد دچار کمبود خواب شود خلق و روحیه او به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. هر چه سن کمتر باشد نیاز به خواب بیشتر در او احساس می شود زیرا مغز برای تحلیل اتفاقات روزانه به خواب بیشتری نیاز دارد.

اگر خواب شب کامل نباشد باعث می شود تا فرد بد خلق، پرخاشگر شود و تعادل کافی نداشته باشد در کودکان هم به همین منوال می باشد با این تفاوت که کودکان چون کنترل کم تری بر روی رفتار خود دارند بی خوابی شبانه باعث می شود که آن ها در تمام طول روز بهانه گیر و پرخاشگر شوند.

کودک بهانه گیر، لطفا منو ببین!

یکی از علل بهانه گیری کودک می تواند درخواست توجه از اطرافیان و والدین باشد، احتمالا توجه کرده اید که زمانی که والدین در حال انجام کاری مانند مطالعه و یا تماشای سریال می باشند کودک شان اصرار دارد که آن ها نقاشی اش را ببینند و یا بهانه گیری می کند که می خواهد کارتون تماشا کند.

این بهانه گیری ها معمولا به دلیل آن است که کودک نیاز به توجه والدین دارد و می خواهد با این روش آن ها متوجه حضور خود سازد، در این شرایط هر چقدر که در طول روز توجه سالم و موثرتری به کودک داشته باشید بهانه گیری ها او برای نیاز به توجه کاهش خواهد یافت.

 

روش های درمان 

همان طور که بیان شده است برخی از بهانه گیری های کودک مربوط به رفتار والدین و اطرافیان او می باشد، والدین می توانند زمانی که کودک بهانه گیری می کنند عصبی شوند و برخوردی غیر منطقی و حتی پرخاشگرانه با کودک داشته باشند یا می توانند صبورانه و با حوصله با مشکل رو به رو شده و با استفاده از راهنمایی های افراد آگاه در صدد رفع آن مشکل بر آیند.

در ادامه این مقاله برخی از باید ها و نباید های رفتار با کودک بهانه گیر را بیان می کنیم، این اصول به شما می آموزد که چگونه با رفتار های خود بهانه گیری فرزندتان را تحت کنترل قرار داده و آن را کاهش دهید.

حفظ آرامش

اولین قدم برای کنترل بهانه گیری فرزند، حفظ آرامش والدین می باشد، زمانی که کودک بهانه گیری می کند مسلما والدین عصبانی می شوند اما والدین باید بدانند که اگر خشم خود را کنترل کنند و آرامش خود را حفظ کنند به طور غیر مستقیم به کودک نشان می دهند که برای صحبت کردن باید بهانه گیری و پرخاشگری را کنار بگذارد، زیرا فرزندتان از شما الگو برداری می کند و اگر شما در این هنگام عصبانی شوید و با عصبانیت به او پاسخ دهید رفتار او تشدید خواهد شد و پرخاشگر و بهانه گیر تر می شود.

منبع : کودک بهانه گیر

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 135 تاريخ : پنجشنبه 30 ارديبهشت 1400 ساعت: 5:56

 

اگرچه عشق پایه و اساس هر رابطه عاشقانه شاد و سالمی می باشد، اما عشق تنها عامل موفقیت زندگی مشترک نیست برای داشتن یک رابطه سالم، هر دو طرف باید مایل باشند روی رابطه کار کنند و برای آن وقت بگذارند. 

در ادامه مقاله راه های حفظ روابط عاشقانه با همسر خود را پیدا خواهید کرد. 

روش های حفظ رابطه عاشقانه با همسر

1.مهارت های ارتباطی

یکی از عواملی که باعث نزدیکی زوجین به یکدیگر می شود، مهارت های ارتباطی می باشد، متاسفانه بسیاری از افراد این مهارت ها را به خوبی یاد نگرفته و نمی توانند از آن در زندگی خود استفاده کنند. آیا تاکنون شده است که تنها بخاطر نوع بیان حرف درگیر بحث شوید؟ این مشکل به دلیل عدم استفاده از مهارت های ارتباطی می باشد، این مهارت ها شامل درست شنیدن، بیان نیازهای خود به شکل صحیح و مهارت های دیگر می باشد.

2. هیجان

عشق با هیجان شروع می شود بنابراین با زنده نگه داشتن هیجان در زندگی می توان عشق را بیش تر احساس کرد. علاوه بر این هیجان زندگی را از یکنواختی دور می کند و به زوجین این قابلیت را می دهد که تجربه های جدیدی داشته باشند و از کنار هم بودن خسته نشوند.

خیلی از اوقات می شنویم که زوج ها بیان می کنند از یکنواختی زندگی خسته شده اند و به دنبال هیجان می گردند.

3. زنده نگه داشتن عشق

آیا تاکنون به کمرنگ شدن عشق به مرور زمان فکر کرده اید؟ عشق عنصر بسیار قدرتمندی می باشد و باعث تشکیل خانواده می شود، اگر عشق در زندگی از بین برود زوجین آسیب زیادی می بینند. برای زنده نگه داشتن عشق راه های زیادی توصیه می شود.

البته دقت داشته باشید که عشق آتشینی که در ابتدای آشنایی تجربه می کنید یک احساس زودگذر می باشد اما این بدین معنی نیست که نمی توان آن را زنده کرد.

راه های زیر به شما کمک می کند تا دوباره عشق را تجربه کنید:

  • ارسال پیام های عاشقانه، اگر سر شما شلوغ است و نمی توانید به اندازه کافی هم را ببینید از زنگ زدن و پیامک های عاشقانه غافل نشوید حتی می توانید در گوشه و کنار خانه نوشته هایی بگذارید و با این کار عشق و علاقه خود را به همسرتان ثابت کنید. برای این کار تنها کافی است احساسات خود را بنویسید.
  • در هفته یک شب را به خودتان اختصاص دهید، مهم نیست که چقدر مشغول هستید یا درگیر مسائل دیگری می باشید، این امر باعث می شود که از هم غافل نشوید. سعی کنید این شام را از بیرون تهیه کنید تا شما یا همسرتان درگیر نشوید، در این شب نباید خسته و خواب آلود باشید.
  • کادو، به یاد داشته باشید که کادو خریدن برای یکدیگر یک راه بسیار قدیمی و موثر برای ابراز عشق به یکدیگر است، بنابراین از خرید آن غافل نشوید. البته نباید به قیمت کادو توجه زیادی کنید، مهم ترین امر ارزش آن است.
  • به یاد داشتن تاریخ های مهم، این امر نیز تاثیر بسیار زیادی در خوشحال کردن همسرتان دارد، نیازی نیست برای هر تاریخ جشن بزرگی بگیرید، درست کردن کیک یا خرید وسیله ای که می دانید همسرتان مدت ها در جست و جویش بوده است هم می تواند کافی باشد.
  • به حرف های یکدیگر گوش دهید، گوش دادن دقیق به حرف های یکدیگر باعث می شود تا بهتر احساسات هم را درک کنید، زنان به خصوص نیاز زیادی به شنیده شدن دارند بنابراین حتما اجازه دهید تا حرف های خود را بیان کنند، به یاد داشته باشید که لازم نیست در انتها آن ها را نصیحت کنید یا راه حلی به آن ها بدهید، اگر آن ها نیاز به کمک داشته باشند خودشان عنوان می کنند.
  • به خواسته های یکدیگر احترام بگذارید، به خاطر داشته باشید که خواسته های همسرتان اهمیت بسیار زیادی دارند و با رعایت کردن آن ها می توانید عشق و علاقه خود را به او نشان بدهید.

4.بیان احساسات

متاسفانه بسیاری از افراد در بیان احساسات خود ناتوان هستند و به اندازه کافی به همسرشان محبت نمی کنند اگر از این افراد بپرسید که چرا احساسات خود را نشان نمی دهند بیان می کنند که علاقه در رفتار مشخص است و آن ها با رفتار خود احساسات خود را نشان می دهند. این امر درست می باشد اما باعث نمی شود که فرد محبت کلامی را کنار بگذارد.

5.با زوج های دیگر وقت بگذرانید

این که با زوج های دیگر وقت بگذرانید باعث می شود تا نکات جدید و مثبت را یاد بگیرید بنابراین به دنبال افرادی بگردید که ارزش های مشابهی با شما دارند و می توانید از آن ها چیزهایی یاد بگیرید.

6.اهداف مشترک

فرد پس از ازدواج دو دسته هدف پیدا می کند، اهداف شخصی و اهداف مشترک. اهداف مشترک به اهدافی گفته می شود که بین زوجین مشترک می باشد. وجود این اهداف به زوجین انگیزه می دهد و باعث می شود که هردو برای یک امر مشترک تلاش کنند. این اهداف باعث می شوند تا فرد خود و همسرش را در یک تیم ببیند.

7.باهم غذا بخورید از راه های حفظ رابطه عاشقانه با همسر

به نظر پیش پا افتاده به نظر می رسد ولی این امر نقش بسیار مهمی در روابط بین زن و شوهر دارد. سعی کنید حداقل شام ها کنار هم باشید، این کار باعث می شود که در کنار هم باشید و باهم در مورد مشکلات روز صحبت کنید، این امر باعث می شود که احساس بهتری پیدا کنید و از روزمرگی های هم باخبر شوید.

8. رابطه جنسی

شاید بسیاری از افراد رابطه جنسی را بی اهمیت و تنها برای برطرف کردن نیاز بدانند. اما اینگونه نیست رابطه جنسی باعث می شود که بیش تر به یکدیگر نزدیک شوید. رابطه جنسی باعث کاهش تنش بین زوجین می شود، فشار خون را کاهش می دهد، خواب را بهبود می بخشد، استرس را کاهش دهد و حتی از سرطان پروستات جلوگیری می کند. بنابراین رابطه جنسی علاوه بر افزایش نزدیکی باعث افزایش سلامت فرد می شود.

9.عصبانی به خواب نروید

یک سخن معروف وجود دارد که می گوید:« هرگز با عصبانیت از همسر خود به رخت خواب نروید.» این امر باعث می شود که زوجین پیش از خواب مشکلات خود را حل کنند، این امر بسیار تکنیک موثری می باشد سعی کنید مشکلات خود را همان روز حل کنید اما اگر عصبی هستید و نمی توانید صحبت کنید بهتر است مشکل را به فردا واگذار کنید تا در آرامش و فکر باز در مورد مشکلات خود صحبت کنید.

10.فعالیت های جدید را امتحان کنید

تجربه فعالیت ها و موقعیت های جدید به شما کمک می کند تا بهم نزدیک تر شوید و هیجان بیش تری را تجربه کنید، همیشه به یاد داشته باشید که این فعالیت ها باید انتخاب هردو شما باشند و نباید به تنهایی این فعالیت ها را انتخاب کنید.

11.به یکدیگر فضا بدهید

همیشه به فضای شخصی یکدیگر احترام بگذارید نزدیک شدن به یکدیگر با خواندن دفترچه خاطرات و چک کردن گوشی موبایل اتفاق نمی افتد، بنابراین سعی نکنید با این کارها به همسرتان نزدیک تر بشوید و احساسات او را درک کنید. به جای آن به همسرتان فضای کافی را بدهید و اجازه دهید که در فضای شخصی خود تنها باشد. هرگز فعالیت هایی که انجام می دهد را کوچک یا مسخره تلقی نکنید این کار به احساسات او صدمه می زند و بیش تر از شما فاصله می گیرد. همیشه مشوق او باشید و در کارها او را راهنمایی کنید.

منبع : حفظ رابطه عاشقانه با همسر

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 30 ارديبهشت 1400 ساعت: 5:51

طولانی شدن رابطه جنسی، تکنیک های طولانی کردن رابطه جنسی

روش های طولانی شدن رابطه جنسی کدام اند؟ رابطه جنسی یک امر مهم در زندگی مشترک و زناشویی می باشد و تاثیر زیادی بر روی رابطه میان زوجین و زندگی زناشویی آن ها دارد و تمام ابعاد زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد در رابطه جنسی کمیت بسیار مهم می باشد و رابطه نباید تنها در حد رفع نیاز باشد، یک رابطه جنسی ایده آل در حد نیم ساعت تا یک ساعت زمان نیاز دارد.

برای افزایش مدت زمان رابطه جنسی روش های متعددی وجود دارد که بسیاری از آن ها به اشتباه رایج شده اند و باعث کم شدن لذت جنسی می شوند، با به کارگیری روش ها و تکنیک های صحیح و مناسب و با کمک گرفتن از فرد متخصص می توانید مدت زمان رابطه جنسی را به صورت طبیعی افزایش دهید.

در این مقاله به بررسی کامل طولانی شدن رابطه جنسی می پردازیم.

طولانی شدن رابطه جنسی و اهمیت آن

رابطه جنسی یک امر بسیار لذت بخش می باشد که به طور مستقیم بر سلامت روح و روان و جسم فرد تاثیر می گذارد، هر چه قدر کیفیت رابطه جنسی بالاتر برود نشاط و کیفیت رابطه عاطفی افزایش خواهد یافت، رابطه جنسی نباید کوتاه مدت و در حد رفع نیاز باشد زیرا لذت ناشی از آن تاثیرات بسیاری بر روحیه زوجین و کیفیت زندگی مشترک می گذارد.

برای طولانی شدن رابطه جنسی روش های متعددی وجود دارد که می توان از آن روش ها استفاده کرد در بعضی مواقع احتمال دارد شما احساس کنید که حوصله رابطه طولانی مدت را ندارید اما بعد از پیش نوازی و تحریک شدن میل جنسی در شما افزایش یابد.

یک رابطه جنسی با کیفیت به حداقل نیم ساعت زمان نیاز دارد در بعضی مواقع مشکل زود انزالی در مردان ممکن است باعث کوتاه مدت شدن رابطه جنسی شود.

طولانی شدن رابطه جنسی، روش های غلط

برای افزایش مدت زمان رابطه جنسی روش های زیادی وجود دارد که بسیاری از آن ها اشتباه می باشند، استفاده از این روش ها باعث می شود که با گذشت زمان لذت جنسی در افراد کاهش یافته و رابطه جنسی بدون آن امکان پذیر نباشد.

از انواع روش های اشتباه می توان به دارو های خوراکی و موضعی دیر انزالی، کاندوم ها و اسپری های تاخیری و محصولات مشابه آن ها اشاره کرد این روش ها زمان رابطه جنسی را افزایش می دهد اما وابستگی ایجاد کرده به طوری که فرد بعد از مدتی بدون آن ها نمی تواند رابطه جنسی برقرار کند و این روش ها لذت رابطه جنسی را کاهش می دهند.

راه های طولانی شدن رابطه جنسی

روش های زیر به شما کمک می کند تا به صورت طبیعی رابطه طبیعی طولانی مدت و لذت بخش تری داشته باشید، این روش ها عبارت اند از:

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، پیش نوازی و معاشقه

توصیه می شود که برای شروع رابطه جنسی خود عجله نداشته باشید و رابطه جنسی را در زمانی انجام دهید که وقت کافی داشته باشید و در انجام رابطه جنسی آرامش داشته و با صبر و حوصله به نوازش و معاشقه شریک جنسی خود بپردازید.

پیش نوازی و عشق بازی  و نوازش کردن باعث می شود تا دو طرف از نظر رابطه جنسی تحریک شوند و کیفیت رابطه جنسی افزایش یابد، برای شروع رابطه جنسی این طور فکرکنید که قصد برقراری رابطه جنسی را ندارید و تنها می خواهید عشق بازی کنید در این صورت فرصت بیشتری خواهید داشت تا تحریک شوید و می توانید طولانی مدت از برقراری رابطه جنسی لذت ببرید.

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، مکانی آرام و بدن استرس

به این نکته توجه کنید که یک رابطه لذت بخش و با کیفیت به مکانی آرام و مناسب نیاز دارد و باید مطمئن باشید که مکان مورد نظر یک حریم خصوصی برای شما می باشد و شما احساس امنیت می کنید در غیر این صورت از رابطه نمی توانید لذت ببرید و بیشتر به فکر انزال زودرس خواهید بود.

در صورتی که در آن مکان امنیت نداشته باشید مغز احساس نا امنی می کند و باعث می شود تا انزال و ارضای جنسی زودتر انجام شود تا هر چه زودتر بتوانید از آن مکان خارج شوید، پس به مکان رابطه جنسی خود توجه داشته باشید زیرا یک اصل مهم در کیفیت و طول مدت رابطه می باشد.

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، تمرینات کگل

تمرینات کگل باعث می شود تا عضلات لگن تقویت شود و فرد کنترل بیشتری بر روی انزال خود داشته باشد و به عبارتی تمرینات کگل زمانی مفید می باشد که ارضا شدن نزدیک باشد و فرد قصد دارد آن را به تعویق بیندازد.

زمانی که عضلات لگن قدرت و سلامت کافی داشت در این صورت مدت زمان معاشقه و رابطه جنسی افزایش می یابد و باعث بهبود کیفیت رابطه جنسی می شود به همین دلیل آشنا شدن با تمرینات کگل می تواند مفید باشد.

  1. تکنیک فشردن

تکنیک فشردن به این صورت می باشد که مرد در حین رابطه جنسی و زمانی که احساس می کند انزال نزدیک است آلت جنسی خود را خارج می کند و سر آن را فشار می دهد، این عمل باعث می شود تا احساس توقف در او به وجود آید و فرد ارضا شدن خود را به تعویق بیندازد و زمانی که احساس ارضا شدن از بین رفت دوباره دخول را انجام داده و رابطه جنسی را ادامه می دهد.

این تکنیک را تا زمانی که هر دو به اوج لذت جنسی برسند می توان ادامه داد تا هر دو آمادگی لازم برای ارضا را داشته باشند.

  1. تکنیک شروع و توقف

قانونی وجود ندارد که بگوید رابطه جنسی باید بدون توقف ادامه داشته باشد و به همین دلیل می توان از تکنیک شروع و توقف استفاده کرد، این تکنیک به این صورت است که فرد بعد از تحریک شدن و زمانی که احساس می کند ارضا شدن نزدیک می باشد، رابطه جنسی را متوقف می کند و پس از مدتی رابطه جنسی و تحریک را دوباره آغاز می کند، این فرایند باعث می شود تا طول مدت رابطه جنسی افزایش یابد و ارضا شدن به تعویق بیفتد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید روش های استارت استاپ و تکنیک مسترز و جانسون را مورد مطالعه قرار دهید که برای درمان زود انزالی و افزایش طول رابطه جنسی مفید می باشد.

  1. تغییر پوزیشن

بهتر است در زمان رابطه جنسی چندین بار مکث کرده و پوزیشن های رابطه خود را تغییر دهید این کار باعث می شود تا جذابیت رابطه جنسی شما افزایش یابد و باعث طولانی شدن و افزایش کیفیت رابطه جنسی شما شود، هم چنین توجه داشته باشید که برای افزایش کیفیت رواط زناشویی خود به آموزش صحیح برقراری رابطه جنسی نیاز دارید در این زمینه باید حیا و خجالت را کنار بگذارید و برای بهبود رابطه زناشویی اقدامات لازم را انجام دهید.

منبع : طولانی شدن رابطه جنسی

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 144 تاريخ : چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 ساعت: 20:38

در هنگام تصمیم گیری برای ازدواج، ملاک های مختلفی برای سنجش میزان سنخیت و هماهنگی زن و مرد وجود دارد که یکی از این ملاک ها، سن افراد است. تفاوت سنی برخی از افراد بسیار زیادی یا بسیار کم می باشد اگر نگرانی در مورد تفاوت سنی خود و همسرتان دارید این مطلب را از دست ندهید.

در اکثر مطالبی که در مورد سن مناسب برای ازدواج نوشته شده است، بهترین فاصله سنی را بین 3 تا 7 سال، که در آن پسر از دختر بزرگتر باشد، ذکر کرده اند و دلیل آن هم که تاکید بر بزرگ تر بودن پسر از دختر است، این می باشد که دختران معمولا زودتر از پسرها به بلوغ روانی و ثبات شخصیتی می رسند و اگر بخواهیم به زبان ساده تر بگوییم، دختران زودتر از پسران بزرگ می شوند و رفتار دختر خانمی با سن 20 سال معمولا پخته تر از رفتار پسری با همان سن می باشد، به همین دلیل حالت مطلوب این است که یک فاصله سنی مناسب این شکاف را اصلاح کند.

اما گاهی این فاصله سنی مطلوب، که نیاز است بین دختر و پسر وجود داشته باشد، خیلی زیاد می شود و از حالت نرمال و عادی خود فراتر می رود، اختلاف سنی 10 سال، 15 سال، 20 سال یا حتی 30 سال از جمله مواردی هستند که ما می توانیم آن ها را در دسته ازدواج هایی با اختلاف سنی زیاد بدانیم.

البته در مورد اختلاف سنی بین 10 تا 15 سال مقداری جای بحث است که در ادامه به آن می پردازیم.

هدف از ازدواج چیست؟

اگر همین حالا در پی یافتن پاسخ این سوال، شروع به تحقیق در منابع مختلف کنید و سعی کنید بفهمید که هدف اصلی ازدواج چیست، ممکن است با پاسخ های مختلفی مواجه شوید، از جمله: داشتن همدم، ارضای نیاز های روانی و جنسی و عاطفی، رشد و تعالی، رشد و صمیمیت و غیره

این ها مواردی هستند که در اهداف ازدواج ذکر شده اند که البته موارد بسیاری دیگر هستند که از قلم افتاده اند ولی آیا تابحال با خود فکر کرده اید که چه چیزی باعث می شود که بتوانید به این اهداف در کنار همسرتان دست پیدا کنید؟ اصلا چه چیزی باعث می شود که شما احساس خوشایندی از ازدواجتان داشته باشید؟ پاسخ این سوال، درک متقابل است.

زمانی می توانید به اهداف مورد نظرتان در ازدواج دست پیدا کنید که شما و همسرتان درک متقابلی نسبت به هم و نیازهای یکدیگر داشته باشید. 

برای داشتن درک متقابل، همسان بودن در ملاک های مختلفی اهمیت دارند، ولی یکی از مهمترین آن ها داشتن فاصله سنی مناسب است.

در واقع فاصله سنی زیاد، عاملی است که در کنار دیگر تفاوت ها، مثل تفاوت های اخلاقی، ظاهری، فرهنگی، اختلافات زناشویی را تشدید می کند.

ازدواج با اختلاف سنی زیاد

اگر که شما با همسرتان از دو دوره ی رشدی مختلف باشید، احتمال اینکه دیدگاه ها و علایق و توانایی هایتان با یکدیگر متفاوت باشد، خیلی زیاد است و همین امر می تواند سبب ایجاد اختلاف در شما شود.

دقت داشته باشید که منظور ما از سن، فقط سن تقویمی نیست، بلکه در کنار سن تقویمی، سن عقلی نیز اهمیت دارد و حتی می توانیم بگوییم اهمیتی به مراتب بیشتر دارد.

ازدواج با فاصله سنی زیاد در کدام سنین سبب ایجاد مخاطرات بیشتری می شود؟

دوره رشدی که زن و مرد در آن قرار دارند، در ایجاد مخاطرات ناشی از فاصله سنی زیاد نقش مهمی دارد.

به بیانی دیگر، ازدواج با فاصله سنی زیاد، در صورتی که یکی از طرفین در دوران نوجوانی یا اوایل جوانی باشد، می تواند ریسک بیشتری در پی داشته باشد. 

به این دلیل که دوران نوجوانی، دوران پر تلاطمی است که فرد دچار هیجانات و تمایلات بی ثباتی است و وجود همین بی ثباتی در فرد می تواند سبب اتخاذ تصمیم های هیجانی و احساسی شود. حال تصور کنید که پسر جوانی با سن 28 سالگی که به ثبات شخصیتی و بلوغ روانی رسیده است با دختر خانمی 18 ساله ازدواج کند، طبیعی است که درک همسر نوجوان خود برای آقا پسر بسیار دشوار باشد، چون احتمالا آن فرد تحمل رفتارهای به اصطلاح ناشیانه همسر خود را ندارد. 

اما اگر دختر خانمی 28 ساله با پسری 38 ساله ازدواج کند، احتمال اینکه این دو به مشکل بربخورند بسیار کمتر از مورد قبل است. به این دلیل که هر دوی این افراد در دوره رشدی یکسانی قرار دارند که به ثبات عقلی رسیده اند و رفتار هیچ یک برای دیگری عجیب و غیر قابل تحمل نیست.

هرچند که بازهم در این جا فاصله سنی زیاد مطرح است و در زمان تصمیم گیری برای ازدواج با یکدیگر، نیاز است که سن عقلی آن ها مورد بررسی قرار گیرد تا مطمئن شویم که مشکلی از نظر دیدگاه، شخصیت و رفتار، با یکدیگر ندارند.

ازدواج با فاصله سنی زیاد سبب ایجاد چه مشکلاتی در رابطه زناشویی می شود؟

  • عدم درک متقابل

همانطور که پیش تر گفتیم، ازدواج با فاصله سنی زیاد، سبب می شود که زن و مرد، درک مناسبی نسبت به نیازهای یکدیگر نداشته باشند.

درک متقابل زمانی به وجود می آید که زن و مرد دیدگاه مشابهی نسبت به موضوعات مختلف داشته باشند، فاصله سنی زیاد می تواند موجب ایجاد افکار و ذهنیت های مختلفی نسبت به اتفاقات پیرامون شود و همین افکار و ذهنیت های مختلف می تواند مشکل ساز شود.

  • انعطاف پذیری مختلف

ازدواج با اختلاف سنی زیاد، سبب می شود که دو نفر که از نظر میزان انعطاف پذیری تفاوت زیادی با یکدیگر دارند، کنار هم قرار بگیرند.

معمولا فرد جوانتر انعطاف پذیری بیشتری دارد و می تواند به مسائل با دید بازتری نگاه کند، اما فردی که مسن تر است و به عبارتی شخصیت وی در طول زمان شکل گرفته است انعطاف پذیری کمتری دارد و نسبت به تغییر مقاوم تر است و همین امر سبب می شود که شرایط برای فردی که سن کمتری دارد سخت تر شود.

پیشنهاد مشاور: چگونه همسر مناسب خود را بیابیم+تست

  • نامتناسب بودن ویژگی های ظاهری

طبیعی است که زمانی که فاصله سنی بین زوجین زیاد باشد، آن دو از نظر ظاهر نیز با یکدیگر تفاوت های فاحشی داشته باشند.

 این تفاوت ها اگر چه در ابتدای ازدواج، خیلی به چشم نخورد، با مرور زمان قطعا خودشان را نشان می دهند و همین امر سبب می شود که فرد جوان تر بعد از مدتی احساس کند که با همسر خود از نظر ظاهری همسانی ندارد و از اینکه با همسرش در اجتماعات حضور پیدا کند خجالت بکشد، همین امر باعث می شود که فردی که سن بیشتری دارد احساس سرخوردگی کند و اعتماد به نفس کمی در کنار همسر جوان خود داشته باشد.

  • اختلال در رابطه جنسی

همه ما می دانیم که با بالاتر رفتن سن، توان و قوای جنسی و همینطور میل جنسی فرد کاهش می یابد، بنابراین زمانی که زن و مرد با اختلاف سنی زیادی با یکدیگر ازدواج کنند، فردی که سن بیشتری دارد به مرور تمایل خود را به رابطه جنسی از دست می دهد و سرد مزاج تر می شود و همین امر می تواند سبب شود که فرد جوان تر از نظر تمایلات جنسی تحت فشار باشد و احساس کند که نیازهایش ارضا نمی شود. همین امر می تواند سبب آشفتگی، نارضایتی، دلسردی و کاهش صمیمیت بین زوجین شود و زمینه را برای بروز خیانت ها زناشویی فراهم کند.

  • تفاوت در علایق و تفریحات

طبیعی است که افراد جوان پر شور و حال تر باشند و ترجیح بدهند تفریحاتی را انتخاب کنند که هیجان بیشتری داشته باشد، این افراد پر انرژِی تر، پرشورتر و پر از آمال و آرزوهای مختلف هستند، ممکن است بسیار بلند پرواز باشند و افکار مختلفی را در سر بپرورانند، ولی با افزایش سن، فرد، به مرور آرام تر می شود، تمایل بیشتری به سکوت و خلوت دارد و همینطور از نظر توانایی جسمانی نیز ضعیف تر می شود، کاملا واضح است که در چنین شرایطی چه مشکلاتی رابطه زن و شوهر را تهدید می کند.

  • کنترل گری و سلطه گری بیش از حد

همانطور که شرح داده شد، ناهمخوانی و عدم تناسب زن و مرد در ویژگی های ظاهری و همینطور توانایی های جسمی و جنسی سبب می شود که فرد جوان تر به مرور نسبت به همسر خود دلسرد شود و صمیمیت بین آن ها کاهش پیدا کند. در مقابل از کاهش اعتماد به نفس فرد بزرگتر در رابطه صحبت کردیم. 

پیشنهاد مشاور: سوالات ازدواج با اختلاف سنی زیاد

طبیعی است که در چنین شرایطی همسر بزرگتر احساس خطر کند و حساسیت بیشتری داشته باشد و برای اینکه بتواند جلوی مشکلات احتمالی از جمله خیانت همسر خود را بگیرد، به شدت سلطه گر و کنترل گر شود و محدودیت های زیادی را برای همسر خود ایجاد کند. حتی ممکن است که همسر فرد به هیچ عنوان به فکر خیانت و رابطه فرا زناشویی نباشد اما فرد بزرگتر به علت تفکراتی که دارد ممکن است هر رفتار همسر خود را نوعی خطر قلمداد کند، بنابراین به این صورت واکنش نشان دهد.

  • تغییر نقش ها

همانطور که گفتیم فرد کوچکتر ممکن است تفکرات بسیار بلند پروازانه ای داشته باشد و مدام میل به خطر و ریسک کردن داشته باشد، البته ممکن است که فرد کوچکتر به این صورت هم ریسک پذیر نباشد، اما مسئله ای که وجود دارد این است که در چنین شرایطی فرد بزرگتر، خود را عاقل تر می داند و نقش والد را به خود می گیرد و چون خود را فرد با تجربه تری می داند مدام سعی می کند همسر خود را موعظه کند و به او پند و نصیحت دهد. که در اینصورت دیگر نمی توانیم شاهد رابطه زن و شوهری باشیم بلکه بیشتر رابطه والد – فرزندی را در بین زوجین مشاهده می کنیم.

  • کاهش اعتماد به نفس در همسر کوچکتر

ما از کاهش اعتماد به نفس در همسر بزرگتر صحبت کردیم، اما این اتفاق ممکن است در فرد کوچکتر نیز رخ دهد. تصور کنید که شما در کنار کسی زندگی می کنید که کارها، رفتارها و تصمیماتتان مدام زیر سوال می رود و بارها بابت تصمیماتی که گرفته اید، سرزنش شده اید، چه اتفاقی می افتد؟ واقعیت این است که شما هم دیگر اعتماد به نفس کافی را برای گرفتن تصمیم در زمینه های مختلف را ندارید، مدام از اشتباه کردن می ترسید و خود را فردی وابسته به همسر می دانید، بنابراین فاصله سنی زیاد می تواند در کاهش اعتماد به نفس هر دو طرف تاثیر زیادی داشته باشد.

منبع :  فواید و معایب ازدواج با اختلاف سنی زیاد

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 ساعت: 20:35

 
 

شکست عشقی، حقایقی گفتنی درباره شکست عشقی

احتمالا تا حالا در مورد شکست عشقی بسیار شنیده اید که افراد بعد از جدا شدن از روابط عاطفی شرایطی شبیه افسردگی تجربه می کنند، هر کدام از آن ها حالت هایی را تجربه می کنند عده ای از آن ها تمایل ندارند در جمع بمانند، بعضی ها نمی توانند به خوبی غذا بخورند، عده ای دیگر در تکالیف و فعالیت های خود باز می مانند و احساس ناتوانی می کنند.

فردی که دچار شکست عشقی می شود در طول روز بدون اختیار به فردی که از او جدا شده است فکر می کند و این فکر کردن باعث می شود تا ناراحتی و غم بسیاری سراغش بیاید و در روز ساعات بسیاری را به مرور کردن اتفاقات گذشته بگذراند، اگر در مورد شکست عشقی و حقایق آن آگاهی لازم را داشته باشید در این صورت راحت تر می توانید آن را پشت سر بگذرانید و زندگی شاد و سالمی را تجربه کنید.

هم چنین کمک گرفتن از مشاور خوب و با تجربه می تواند در این زمینه به شما کمک کند تا راحت تر با شرایط کنار بیایید و برای آینده خود برنامه ریزی کنید.

شکست عشقی چیست ؟

شکست عشقی معمولا با بهم خوردن ارتباطات عاطفی به وجود می آید و هر چه این اتفاقات ناگهانی تر و غیر منتظره تر باشد در این صورت تبعات سنگین تری برای فرد به همراه خواهد داشت، علاوه بر این میزان دلبستگی و وابستگی بین طرفین نقش بسیاری دارد و برای افرادی که وابستگی زیادی دارند شکست عاطفی سخت تر خواهد بود.

افرادی که احساسات و هیجانات عاطفی قوی را نسبت به دیگری تجربه کرده و سال های زیادی درگیر این احساسات بوده است زمانی که رابطه به مشکل بر می خورد با بحران های روحی بیشتر مواجه می شود در این هنگام اولین راهی که به ذهن فرد خطور می کند انتقام گرفتن می باشد که فرد برای خالی کردن خشم و غم خود آن را به کار می گیرد.

آیا همه افراد دچار شکست عشقی می شوند؟

بدون شک جدا شدن از یک رابطه عاطفی همیشه ناراحت کننده می باشد اما افراد شخصیت های متفاوتی دارند و با توجه به ویژگی های شخصیتی و تجربیانت قبلی در زمینه ارتباطات عاطفی به شیوه های متفاوتی با این مسئله رو به رو می شوند و واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند.

برای مثال افرادی که در رابطه عاطفی قبلی خود شکست خوره اند یا کسانی که وابستگی عاطفی شدید تری به طرف مقابل شان دارند در این حالت شکست عشقی را بیشتر از دیگران لمس می کنند.

مسئله اصلی که در زمان شکست عشقی باید به آن توجه داشت این است که شکست عشقی باعث افسردگی نشود و مشکلات روحی بسیاری برای فرد ایجاد نکند، به عبارتی اگر بعد از تمام شدن رابطه عاطفی، احساسات منفی به درستی مدیریت نشود در این صورت احتمال دارد مشکلاتی برای فرد ایجاد کند که یکی از رایج ترین آن افسردگی می باشد، برای این که از این مشکل پیشگیری کنید  باید از روانشناس کمک بگیرید تا روش های مقابله با احساسات منفی و بحران های روحی را در اختیار شما قرار دهد تا بتوانید احساسات خود را به درستی مدیریت کنید و از بحران های روحی رهایی یابید.

 

آیا بعد از شکست عشقی هر دو طرف یک رابطه به اندازه هم آسیب می بینند؟

جواب این سوال به ویژگی های شخصیتی افراد درگیر در رابطه عاطفی بستگی دارد و هر چه میزان آسیب پذیری روانی و شخصیتی فرد بیشتر باشد در این صورت در مسائل عاطفی با آسیب های بیشتری رو به رو خواهد شد، فرد می تواند به وسیله تست های شخصیت بهتر خودش را بشناسد و اطلاعات خوبی در مورد خود به دست آورد.

شکست عشقی در افراد تا حد زیادی به سبک دلبستگی و نوع کنترل روابطه شان بستگی دارد و سبک دلبستگی افراد بر اساس ارتباطات اولیه ای که با مادر در دوران ابتدایی کودکی دارند تشکیل می شود، البته سبک دلبستگی به خاطر شرایط و تجربیات مختلف ممکن است دستخوش تغییر و تحول شود.

 

عوارض شکست عشقی در زنان و مردان

شکست عشقی در مردان و زنان با عوارض بسیاری همراه می باشد و در صورتی که به درستی کنترل نشود مشکلات جدی به همراه خواهد داشت، این عوارض در مورد هر دو جنس وجود دارد اما در خانم ها به دلیل روحیه حساس آن ها و حساسیت بیشتر نسبت به مسائل با شدت بیشتر بروز می یابد.

عوارض شکست عشقی عبارت اند از:

  • ذهن فرد دچار افکار منفی می شود مانند این که به خاطر اشتباه یا فرد دیگری رابطه به پایان رسیده است و یا اینکه دیگر تمایلی به عاشق شدن ندارد و غیره.
  • سندروم قلب شکسته: شکست عشقی استرس و اضطراب بسیاری را برای فرد ایجاد می کند به صورتی که فرد در برخی از قفسه سینه خود احساس درد کند که این مسئله به مرور زمان از بین می رود و رفع می شود.
  • احتمال دارد بعد از این که افراد دچار شکست عشقی شوند افسردگی و بی میلی نسبت به زندگی در آن ها ایجاد شود و عملکرد روزمره شان با اختلالاتی رو به رو گردد.
  • در برخی از مواقع زنان و مردان بعد از این که دچار شکست عشقی شدند نسبت به دیگران و روابط عاطفی شان بی اعتماد می شوند و دیگر قادر نخواهند بود رابطه سالمی برقرار کنند و ترس از برقراری رابطه عاطفی در آن ها به وجود می آید.
  • در برخی مواقع افراد قادر نخواهند با با فشار های ناشی از شکست عشقی کنار بیایند و به همین دلیل به سمت مصرف مواد مخدر و الکل روی می آورند.
  • خطرناک ترین آسیب که ناشی از شکست عشقی به وجود می آید خودکشی می باشد امکان دارد افرادی که وابستگی شدیدی در میان آن است نتوانند با غم حاصل از جدایی کنار بیایند و به همین دلیل اقدام به خودکشی نمایند، در این شرایط لازم است تا از یک فرد متخصص کمک بگیرید تا بتوانید به درستی احساسات خود را کنترل کنید.

منبع : شکست عشقی

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 125 تاريخ : دوشنبه 20 ارديبهشت 1400 ساعت: 22:02

همیشه دیده می شود که برخی از مردان به دلایل مختلف باعث ایجاد خشونت خانگی می شوند و زنان خود را به صورت جسمانی یا روانی آزار می دهند. در این مقاله به بررسی دلایل و راه های درمان این مشکل رسیدگی می شود.

کتک خوردن زن توسط مرد هیچ توجیه منطقی ندارد، با این حال بسیاری از مردانی که دست بزن دارند معتقدند که علت اینکه همسرشان را کتک می زنند مواردی از  قبیل موارد زیر می باشد. است:

  • تقصیر خودش بود
  • روی اعصابم راه می رود
  • دست خودم نیست
  • من دوستش دارم ولی چون طبق خواسته ام رفتار نمی کند مجبورم او را کتک بزنم
  • و موارد دیگر

واقعیت این است که افراد همیشه برای رفتارهای درست و غلط خود توجیه هایی دارند که از نظر خودشان منطقی است، ولی وقتی از بیرون به این توجیهات نگاه می کنیم و به آن ها گوش فرا می دهیم متوجه بی منطق بودن آن ها می شویم.

دست بزن داشتن مرد نوعی، خشونت خانگی مرد نسبت به زن محسوب می شود.

در مورد کتک خوردن زن، حتی اگر زن مقصر ایجاد دعوا و تنش باشد بازهم مرد حق این را ندارد که قدرت بازوی خود را به رخ زن بکشد و زن را کتک بزند، چون این نوعی دفاع از حقوق خود به روشی غلط و ناجوانمردانه می باشد.

اما واقعیت این است که در اکثر اوقات مردانی که دست بزن دارند، تحت هر شرایطی و با کوچکترین تنشی شروع به کتک زدن همسر خود می کنند و همیشه حق را به خود می دهند.

در این شرایط، قطعا زن، به مرور درمانده می شود و خود را موجودی ضعیف می داند که در معرض ظلم مردی بی رحم قرار گرفته است.

حال واقعا در این شرایط باید چه کرد؟

آیا باید این وضعیت را تحمل کرد؟ آیا باید برای تغییر این شرایط تلاش کرد؟ یا اینکه تنها راه، طلاق و جدایی از چنین مردی است؟

بدیهی است که حفظ سلامت و آرامش روان در زندگی مشترک از هر امری واجب تر است. بسیاری از خانم ها ترجیح می دهند که زیر بار مشت و لگد همسر خود باقی بمانند و این وضعیت را تحمل کنند، تنها به این دلیل که صاحب فرزند هستند، این افراد چنین تفکری دارند که من به عنوان یک مادر باید هر سختی و شرایطی را تحمل کنم و از فرزندم مراقبت کنم و اگر فرزند خود را رها کنم مادر خوبی نیستم و به بچه ام آسیب می زنم. 

اما خوب است بدانید که فرزندانی که کتک خوردن مادر خود را می بینند در بزرگسالی به انواع مشکلات روانی از جمله اضطراب و افسردگی، اختلالات شخصیت و غیره مبتلا می شوند.

همچنین این کودکان، این شیوه رفتاری را از پدر و مادر خود می آموزند. به طوری که پسر بچه ها وقتی که بزرگ شوند و ازدواج کنند، طبق الگو برداری از پدرشان، همسر خود را کتک می زنند و دختران نیز اگر ازدواج کنند و در معرض خشونت خانگی قرار بگیرند تصور می کنند که باید مانند مادرشان هر وضعیتی را تحمل کنند و حقشان در زندگی این است کتک بخورند.

به علاوه، مادری که در چنین شرایطی به سر می برد، قطعا از نظر روانی در شرایط مطلوبی نخواهد بود و همین امر سبب می شود که نتواند رفتاری توام با آرامش با فرزند خود داشته باشد و به درستی نیاز های او را رفع کند، چه بسا خشم فروخورده خود را بر سر فرزندش خالی کند و در زمان عصبانیت فرزندش را کتک بزند، که این امر به مراتب آسیب های بیشتری به کودک وارد می کند.

بنابراین در چنین شرایطی باید واقعا تمام شرایط را سنجید و به این فکر کرد که درست ترین کار چه چیزی است.

البته که بهترین کار این است که در ابتدا ترجیحمان، حفظ زندگی مان باشد و با بروز هر مشکلی به سرعت ناامید نشویم و زندگی مشترک، همسر و فرزندمان را رها نکنیم.

رفتار با شوهری که دست بزن دارد

درست ترین رفتار با مردی که دست بزن دارد چیست؟

در ابتدا باید به علت این مسئله پی برد و دید که آیا همسرمان از رفتار خودش ابراز پشیمانی می کند یا خیر؟

آیا معتقد است که واقعا دلش نمی خواهد چنین رفتاری داشته باشد ولی نمی تواند خودش را کنترل کند و یا اینکه به صورت حق به جانب رفتار می کند و از رفتاری که بروز می دهد به هیچ عنوان ابراز پشیمانی نمی کند!

بدیهی است که احتمال تغییر و اصلاح مردی که از رفتارش ابراز پشیمانی می کند بسیار بیشتر از مردی است که به هیچ عنوان حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست.

اگر با همسری مواجه هستیم که تحریک پذیر، پرخاشگر و عصبی است و در پی تحریک پذیری خود شروع به کتک زدن می کند ولی در ادامه ابراز پشیمانی و عذر خواهی می کند می توانیم امید داشته باشیم که در صورت پذیرش اشتباه و تمایل به تغییر و شروع روند درمانی می تواند تغییر کند.

ولی اگر همسری داریم که در عین حال که ما را کتک می زند، از کار خود لذت می برد و به هیچ عنوان ابراز پشیمانی نمی کند و حاضر به دریافت هیچ نوع خدمات روانشناختی و طی کردن مسیر درمانی نیست، بهتر است هر چه سریعتر به فکر نجات خود باشیم و به سرعت مراحل جدایی خود را طی کنیم.

  • دلایل دست بزن داشتن مرد

تحریک پذیری و دست بزن داشتن مرد دلایل مختلفی دارد که با توجه به این دلایل می توان به اصلاح یا عدم اصلاح آن پی برد:

  • الگو برداری از والدین

همانطور که پیش تر اشاره کردیم، کودکانی که خشونت خانگی را مشاهده می کنند، جدا از اینکه در معرض خطر انواع آسیب ها و اختلالات روانشناختی هستند این رفتار را از پدران خود الگو می گیرند. 

پسر بچه ای که مدام در در دوران کودکی خود رفتار پرخاشگرانه پدرش را مشاهده کرده و شاهد کتک خوردن مادر توسط پدرش بوده است، در دوران بزرگسالی و در زمان زندگی مشترک تصورش این است که تنها راه حل مشکلات و اختلافات، کتک زدن همسر و اعمال قدرت نسبت به او می باشد. چنین افرادی چون صبوری و تحمل مادر خود را در آن شرایط مشاهده کرده اند معتقدند که همسرشان نیز حق هیچگونه اعتراضی ندارد و موظف است که چنین شرایطی را تحمل کند و به زندگی مشترک خود ادامه دهد. 

متاسفانه این افراد با توجه به تفکری که دارند، به هیچ عنوان حاضر به تغییر و پذیرش اشتباه خود نیستند و معتقدند که شیوه درست اداره زندگی و حل مشکلات همین است. بنابراین تغییر این افراد تقریبا غیر ممکن است مگر اینکه خودشان احساس نیاز به درمان کنند.

  • ژنتیک

همه ما می دانیم که ژنتیک نقش پررنگی در بسیاری از خصوصیات ما دارد، برخی از مردان با توجه به ژنی که از خاندان خود به ارث برده اند میزان تستوسترون بالایی در بدن خود دارند (تستوسترون هورمونی مردانه است که میزان بیش از حد معمول آن می تواند رفتار پرخاشگری را افزایش دهد).

چنین مردانی متوجه تحریک پذیری خود هستند و حتی ممکن است از این شرایط رنج ببرند. اگر که تنها علت بروز رفتارهای پرخاشگرانه، ژنتیک باشد و این افراد در محیط زندگی خود شاهد رفتارهای پرخاشگرانه پدران خود نبوده باشند، می توان به بهبود و تغییرشان امیدوار بود. البته شرط درمان پذیری و تغییر این است که فرد مشکلش را بپذیرد و تمایل به درمان داشته باشد.

  • مشکلات روان پریشی و اختلالات شخصیت

مشکلات روانی قطعا تاثیر منفی در سبک زندگی افراد دارد و افراد مبتلا به اختلال شخصیت هر کدام دارای نشانه های مخصوص به خود هستند و هر کدام به نوعی به زندگی خود و اطرافیانشان لطمه وارد می کنند.

برخی از اختلالات روانی درون ریز هستند و آسیب آن بیشتر متوجه خود فرد بیمار است تا اطرافیان. 

اما برخی دیگر از اختلالات روانی، تحت عنوان اختلالات بروز ریز هستند و بنابراین علاوه بر آسیب به خود فرد، اطرافیان نیز در معرض آسیب ناشی از این اختلال قرار می گیرند.

اختلالات شخصیت از این دسته از بیماری ها هستند.

اختلال شخصیت پارانویید، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، سادیسم و اختلال شخصیت مرزی از جمله اختلالاتی هستند که می توانند منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه و آسیب به دیگران شوند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید مدام نسبت به دیگران، علی الخصوص همسر خود شک دارند، به طور مکرر او را محکوم به خیانت می کنند، از هر رفتار همسر خود سوء برداشت می کنند و همین امر سبب می شود به مراتب روی همسر خود دست بلند کنند و او را مورد آزار قرار دهند. از آنجایی که این افراد مدام حق را به خود می دهند و معتقدند که افکارشان عین حقیقت است و این دیگران هستند که رفتار نادرستی دارند، بنابراین درمان پذیری شان بسیار سخت و حتی می توان گفت غیر ممکن است چون همانطور که گفتیم قدم اول درمان، پذیرش مشکل است که متاسفانه این افراد، معمولا حاضر به پذیرش مشکل خود نیستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز اختلالی است که فرد مبتلا به آن تمایل شدیدی به نقض قوانین و فریب زدن و آسیب زدن به دیگران را دارد و به هیچ عنوان نسبت به رفتار خود ابراز پشیمانی نمی کند. چنین فردی هر چقدر هم که تنبیه شود بازهم به رفتار خود ادامه می دهد (هورمون تستوسترون در این اختلال نیز نقش بسیار مهمی ایفا می کند).

سادیسم یا دیگر آزاری اختلالی است که فرد مبتلا به آن، از آسیب زدن به دیگران لذت می برد و تنها راه رهایی از تنش های خود را آسیب زدن به دیگران می داند، این افراد نیز همسران خود را مدام در معرض خشونت قرار می دهند.

اختلال مرزی، نیز یکی دیگر از اختلالاتی است که  ناپایداری در خلق و رفتار از خصوصیات بارز آن است.

رفتارهای بی پروا و خشونت فیزیکی نسبت به خود و اطرافیان به وفور در این افراد دیده می شود. این افراد به شدت نسبت به طرد شدن از سمت اطرافیان می ترسند و همین امر سبب می شود هرجا که احساس ناامنی کنند و احساس کنند که همسرشان آن ها را طرد می کند و یا نسبت به او بی توجهی می کند، به بروز رفتارهای پرخاشگرانه بپردازند.

(در واقع این افراد نوعی کوشش دیوانه وار برای جلوگیری از طرد شدن دارند). 

درمان پذیری آن نسبت به سه اختلال دیگری که ذکر شد بیشتر است به این دلیل که خود فرد از حالت های خود عذاب می کشد.

منبع :  رفتار با شوهری که دست بزن دارد

New layer...
منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 174 تاريخ : دوشنبه 20 ارديبهشت 1400 ساعت: 21:59

 

بوسیدن نوزاد، فواید و ضررهای بوسیدن نوزاد

افراد به خصوص والدین بعد از این نوزادشان به دنیا می آید به طور غریزی دوست دارند او را در آغوش بکشند، نوازش کنند و ببوسند، اما برای بسیاری از پدر و مادر ها این سوال به وجود می آید که امکان دارد بوسیدن نوزاد ضررهایی برای او داشته باشد؟ آیا این کار در فرایند رشد کودک تاثیر دارد و به او کمک می کند؟

متخصصین کودک برقراری رابطه عاطفی صمیمانه با نوزاد از طریق اعمالی مانند نوازش کردن، بوسیدن برای رشد هیجانی او لازم و ضروری می دانند اما با این باید نکات بهداشتی رعایت شود تا سلامت نوزاد حفظ شود، در غیر این صورت احتمال دارد مضرات بوسیدن بیشتر از فواید آن باشد.

اگر به دنبال اطلاعات بیشتری در این زمینه هستید باید به مطالعه این مقاله بپردازید تا در مورد فواید و ضررهای بوسیدن اطلاعات لازم را به دست آورید.

بوسیدن نوزاد

بوسیدن یک نوع نوازش لمسی می باشد و نوزادی که متولد می شود آنقدر دوست داشتنی می باش که اطرافیان تمایل دارند او را ببوسند، به دلیل این که نوزاد از حساسیت بالایی برخوردار است باید تاثیرات مثبت و منفی این نوع نوازش ها را بدانیم.

بوسیدن بر روی جسم و روح نوزاد تاثیرات بسیار عمیقی می گذارد و این تاثیرات می تواند موقتی، عمیق یا طولانی مدت باشد در ادامه این مقاله فواید کوتاه مدت و بلند مدت بوسیدن در ابعاد جسمانی و روانی را بیان می کنیم.

فواید کوتاه مدت

بوسیدن اگر به صورت لمس کوتاه مدت نوزاد، همراه با در آغوش کشیدن او باشد می تواند باعث کاهش سطح هورمون استرس کودک شود و زمانی که کودک بعد از بوسیدن ذوق زده می شود و خنده لحظه ای دارد نشان از احساس شادی و رضایت او می باشد و در این حالت دوپامین ( انتقال دهنده عصبی شادی) در بدن نوزاد افزایش می یابد.

بر اساس تحقیقات پزشکی به اثبات رسیده است که بوسیدن نوزاد باعث ارتباط عاطفی عمیقی با او می شود که به تقویت دستگاه ایمنی بدن نوزاد کمک می کند و باعث می شود بدن وی در برابر بیماری ها مقاوم تر شد و نسبت به نوزادانی که از چنین امکانی بهره مند نیستند سیستم ایمنی قوی تری دارند.

فواید بلند مدت

بوسیدن در دراز مدت باعث رشد هوش هیجانی نوزاد می شود، هوش هیجانی به معنی درک احساسات و ابراز همدلی با دیگران می باشد و به صورت اکتسابی به فرد منتقل داده می شود و وراثت سهم بسیار کمی در این قضیه دارد.

بنابراین اطرافیان می توانند با ابراز کردن احساسات خود به کودک سهم به سزایی در رشد و پرورش هوش هیجانی او داشته باشند، هم چنین نوزادانی که مورد نوازش لمسی قرار گرفته اند در بزرگسالی به عارضه هایی که کودکان بی سرپرست و بد سرپرست دچار می شوند مبتلا نمی شوند.

برای مثال نداشتن تجربه لمسی مانند نوازش شدن و بوسیده شدن بر روی دلبستگی کودک اثر می گذارد و می تواند نحوه برقراری ارتباط کودک با دیگران را تحت تاثیر قرار دهد و مشکلات بسیاری را برای کودک به همراه داشته باشد.

میزان نیاز نوزاد به بوسیده شدن

میزان نیاز به بوسیده شدن در نوزادان مختلف متفاوت می باشد و این که کودک به چه میزان به بوسیده شدن نیاز دارد برای هر نوزاد تفاوت می کند، هر فرد به خصوص پدر و مادر به صورت غریزی متوجه می شوند که در کجا زیاده روی کرده اند و در کجا کم گذاشته اند ولی آنچه در بوسیدن ونوازش کردن مهم است متناسب بودن این عمل با نیاز کودک می باشد که باید به درستی تنظیم شود.

در بسیاری از اوقات به خاطر علایق خودمان و تخلیه شدن احساساتمان کودک را می بوسیم و اصلا در نظر نمی گیریم که فرزندمان چه احساسی دارد در حالی که باید بر اساس نیازش او را ببوسیم.

بهتر است بوسیدن به مقداری باشد که کودک احساس رضایت و آرامش داشته باشد و نسبت به بوسیدن و نوازش رغبت نشان دهد در صورتی که فرزند بی قراری کند و نوازش و بوسیدن تاثیری در آرام کردن او نداشته باشد در این هنگام باید نیاز های او را شناسایی کنید و از روش های دیگری برای آرام کردن دلبندتان استفاده کنید.

منبع : بوسیدن نوزاد

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 137 تاريخ : شنبه 18 ارديبهشت 1400 ساعت: 20:36

از سرگیری دیدارهای مجدد پس از طلاق کمی دشوار است، چون به احتمال زیاد به مشکل دچار خواهید شد. ممکن است علت جدایی شما خیانت فرد مقابل بوده باشد و از عهدها و قول و قرارهای زمان ازدواج تان ناامید شده باشید و احساس کنید که دیگر نمی توانید به کسی اعتماد کنید. برای برطرف کردن این مشکل این مقاله را از دست ندهید.

در این هنگام احساس می کنید که برای همیشه تنها خواهید ماند و قرار نیست با کس دیگری ازدواج کنید یا دوباره طعم خوشبختی را کنار کسی بچشید.

در این هنگام چه کاری می توانید انجام دهید که نتیجه متفاوتی به همراه داشته باشد؟

وقتی احساس می کنید که به بن بست رسیده اید. رفتن به درمانگر و مراجعه به یک متخصص می تواند مفید باشید. خالی کردن بارهایی که بر دوش دارید و دردهایی که متحمل شده اید پیش از شروع رابطه جدید اهمیت بسیار زیادی دارد. قانون جذب را به خاطر داشته باشید« هر انرژی را از خود ساطع کنید همان را جذب می کنید.»

بنابراین قبل از این که به دنبال فرد مناسب برای خودتان بگردید از خود بپرسید که چه انتظاری از رابطه آینده خود دارید؟ چه چیزی را حاضرید در این رابطه با همسرتان به اشتراک بگذارید؟ چه اشتباهاتی را دیگر حاضر نیستید تکرار کنید؟ چه ملاک های جدیدی را برای انتخاب همسر مناسب دارید؟

اهداف خودتان را بنویسید و همیشه به خودتان یادآوری کنید که شما شایستگی بهترین زندگی را دارید و باید برای رسیدن به آن تلاش کنید.

10 قانون برای ازدواج دوم موفق

1. آسیب پذیر باشید

منطقی است که هنگام ازدواج دوم آسیب پذیر باشید و سعی کنید آن را مخفی کنید، اما بیان نکردن درونی ترین احساسات، افکار و خواسته های ما می تواند رابطه را بیشتر در معرض خطر قرار دهد زیرا با این آسیب پذیری اعتماد و صمیمیتی را از دست می دهیم.

2. انتظارات واقع بینانه داشته باشید

بپذیرید که در ازدواج مجدد فراز و نشیب های اجتناب ناپذیری وجود دارد. عشق جدید احساسی شگفت انگیز است، اما نه درد طلاق را جبران می کند و نه به طور خودکار خانواده را به وضعیت قبلی خود باز می گرداند. بنابراین پیش از ازدواج انتظارات خود را در حد منطقی کاهش دهید و به خاطر داشته باشید که با ازدواج مجدد مشکلات شما بهبود نمی یابد.

به همین منظور توصیه می شود مشکلات خود را با مراجعه به روانشناس و مشاور به طور ریشه ای بر طرف کنید و پیش از شروع زندگی جدید اختلالات  موجود را از بین ببرید.

پیدا کردن همسر مناسب پس از طلاق

3. ارتباط موثری داشته باشید

یادگیری راه های برقراری ارتباط موثر می تواند به سلامت و بهبود رابطه ای که می خواهید بسازید کمک کند، بسیاری از مواقع طلاق به دلیل عدم یادگیری و استفاده از این مهارت ها می باشد بنابراین به شما توصیه می شود که پیش از ازدواج مجدد حتما این مهارت ها را بیاموزید و در رابطه با همسرتان از آن ها استفاده کنید. این مهارت ها شامل:

  • گوش دادن موثر
  • توجه به زبان بدی
  • استفاده از لحنی آرام
  • دوری از درگیری و استفاده از آرامش
  • و موارد دیگر

4.بخشش داشته باشید

بسیاری از افراد تصمیم می گیرند که در زندگی جدید خود به نوع دیگری رفتار کنند و بخشش کم تری داشته باشند یا سخت گیر تر شوند تا بتوانند همسر خود را کنترل کنند. اما این امر یک اشتباه بزرگ است، همه ما خطاهایی دارید و نمی توان انسانی را پیدا کرد که هیچ ایراد و مشکلی نداشته باشد. بنابراین سعی کنید اشتباهات همسرتان را بپذیرید و دید مثبتی نسبت به بهبود رفتار های او داشته باشید.

اگر دچار بدبینی شده اید و نمی توانید خوبی ها و نکات مثبت همسرتان را ببینید حتما از مشاور کمک بگیرید زیرا این امر به تنهایی می تواند زندگی جدید شما را به سیاهی بکشاند. حتما در این مورد دقت داشته باشید و منطقی نسبت به ویژگی های خود و همسرتان تصمیم بگیرید.

5.مشاور

حتما پیش از ازدواج از مشاور کمک بگیرید، مشاوره ازدواج می تواند کمک زیادی به شما کند. اگر مشکل احتمالی در آینده رابطه شما وجود داشته باشد مشاور می تواند آن را شناسایی کنید و راهکارهای لازم برای درمان آن را به شما ارائه می دهد.

6.به بچه ها فکر کنید

اگر شما یا همسر آینده تان از ازدواج قبلی خود بچه ای دارید باید با دقت بیش تری تصمیم به ازدواج بگیرید. بچه ها به راحتی آسیب می بینند طلاق به اندازه کافی به آن ها آسیب می زند بنابراین هنگام ورود یک شخص جدید به زندگی آن ها باید بسیار محتاط باشید، کودکان معمولا مشکلات خود را مانند بزرگسالان بیان نمی کنند برای همین حتما باید از متخصص کمک بگیرید و اگر آن ها موافق ازدواج شما نیستند یا ازدواج شما به آن ها آسیب می زند برای مدتی دست نگه دارید تا آمادگی بیش تری کسب کنند.

7. اشتراکات

سعی کنید پیش از ازدواج لیستی از اشتراک های میان خود و همسرتان بنویسید. این اشتراک ها به شما کمک می کنند تا راحت تر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید و بهتر می توانید تصمیم بگیرید.

8.امور مالی

حتما باید در مورد مسائل مالی و کار و مواردی که مربوط به مسائل مالی می شود اطلاعات زیادی کسب کنید این امر باعث می شود که بتوانید با چشم باز تر انتخاب کنید. به خاطر داشته باشید که در ازدواج دوم باید همه موارد را به دقت بررسی کنید و به هیچ عنوان تصمیم عجولانه ای نگیرید زیرا شکست در ازدواج دوم از شکست اولیه بسیار سخت تر خواهد بود. 

البته این بدین معنی نیست که باید از هر رابطه جدیدی دوری کنید اما باید بیش تر مواظب باشید تا اشتباهی که قبلا کرده اید تکرار نشوید زیرا متاسفانه افراد یک الگو در ذهن خود دارند که ممکن است اشتباه باشد.

الگوی انتخاب اشتباه در ازدواج

الگوی انتخاب همسر معمولا در دوران کودکی شکل می گیرد، بسیاری از افراد هنگامی که در کودکی مشاهده می کردند که پدرشان مادرشان را کتک می زند همین الگو را به عنوان یک مرد در نظر می گیرند. این الگوهای اشتباه آثار مخرب زیادی را در پی دارد.

برای این که بتوانید چنین افراد نامناسبی را شناسایی کنید به هفت ویژگی زیر توجه کنید:

1.تنها به خودشان اهمیت می دهند:

 این افراد تنها به خواسته ها و اهداف خودشان اهمیت می دهند. آن ها هرگز توجهی ندارد که آیا شما دوست دارید با آن ها به گردش بروید یا خیر. چون آن ها از این کار لذت می برند به این معنی است که شما هم باید از این کار لذت ببرید. افراد زیادی به این دسته تعلق دارند.

2.به حرف شان عمل نمی کنند

فرد نامناسب به شما می گوید که در جشن تولدتان شرکت خواهد کرد، اما در آخرین لحظه حضور پیدا نمی کند. عمل نکردن به قول و قرارها اغلب باعث دلشکستگی شما می شود. اگر به چنین موردی برخورد کردید فرار را بر قرار ترجیح دهید، ماندن در این رابطه آسیب زیادی به شما می زند.

3.به احساسات شما اهمیت نمی دهد

شما در حال گریه کردن برای یکی از دوستانتان هستید که به فرض دو ساعت پیش تصادف کرده است، اما او به راحتی فیلم کمدی می بیند و می خندد و دقیقا زمانی که به کمک و حمایت او نیاز دارید جا می زند.

منبع :  پیدا کردن همسر مناسب پس از طلاق

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 197 تاريخ : شنبه 18 ارديبهشت 1400 ساعت: 20:34

فوبیا غذا (cibophobia) به عنوان ترس از غذا تعریف می شود. افراد مبتلا به این فوبیا اغلب از خوردن غذا و نوشیدنی اجتناب می کنند زیرا از خود غذا می ترسند. این ترس ممکن است مخصوص یک نوع غذا باشد، مانند غذاهای فاسد شدنی، یا ممکن است شامل بسیاری از غذاها باشد. این هراس نسبتاً پیچیده می باشد که می تواند به سرعت به یک وسواس تبدیل شود. بعضی اوقات به اشتباه تصور می شود که مبتلایان به این فوبیا از بی اشتهایی یا یک اختلال خوردن رنج می برند.

تفاوت اساسی بین افراد مبتلا به بی اشتهایی و افراد مبتلا به ترس از غذا این است که مبتلایان به بی اشتهایی  از تأثیر غذا بر بدن خود می ترسند، در حالی که غذا هراسی باعث می شود که فرد از خود غذا بترسد. البته ممکن است در برخی از شرایط فرد از هر دو اختلال رنج ببیند، تشخیص باید فقط توسط یک پزشک بالینی آموزش دیده انجام شود.

علائم ترس از غذا

شناخت بسیاری از علائم غذا هراسی، به ویژه در جامعه وسواس امروزی، دشوار است. اگر به ترس از غذا مبتلا هستید، احتمالاً به طور کلی از برخی غذاها اجتناب می کنید زیرا تصور می کنید که برای شما خطرناک هستند. غذاهای بسیار فساد پذیر، مانند سس مایونز و شیر، از مواد غذایی هستند که ممکن است مورد ترس این دسته از افراد قرار بگیرند.

اکثر افراد مبتلا به غذا هراسی به شدت نگران تاریخ انقضا مواد غذایی هستند. ممکن است خودتان با دقت محصولاتی را انتخاب کنید که از تاریخ انقضای خود فاصله زیادی دارند و از خوردن هر چیزی که حتی چند ساعت از باز شدن آن گذشته است خودداری کنید.

افراد مبتلا به این فوبیا ممکن است بیش از حد غذا را بپزند تا حدی که بسوزد یا خشک شود. این امر ممکن است به ویژه در مورد غذاهایی که به نظر شما خطرناک است مانند مرغ یا گوشت خوک صادق باشد.

پیشنهاد مشاور: علائم، انواع و درمان فوبیا و ترس

به طور مثال شخصی که به دلایل مذهبی یا اخلاقی معمولاً از برخی غذاها اجتناب می کند، ممکن است پس از مصرف چنین غذاهایی به دلیل فشار روانی شدید ناشی از خوردن این غذاهای ممنوعه، به شدت بیمار شود. در حقیقت فردی که دچار ترس از غذا می باشد متقاعد شده است که بعضی از غذاها در صورت مصرف باعث صدمات بدنی زیادی می شوند.

بسیاری از افراد مبتلا به فوبیا غذا قوانینی در مورد رفتارهای غذایی خود ایجاد می کنند. این قوانین از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما غالباً بر روی وعده های غذایی رستوران متمرکز است. افرادی که درگیر این فوبیا هستند ممکن است از بعضی از رستوران ها خودداری کنند کنید یا پس از 24 ساعت مواد غذایی مانده را دور بریزید.

علاوه بر این فوبیا و ترس از غذا مانند هر فوبیا دیگری علائم جسمانی و روانی دارد، که علائم جسمانی آن عبارت است از:

  • تعریق
  • لرزیدن
  • معده درد
  • درد در قفسه سینه
  • حالت تهوع
  • خشک شدن
  • سرگیجه
  • احساس خفگی
  • ساکت شدن
  • تنگی نفس
  • سردرد

علائم دیگر ترس از غذا شامل موارد زیر می باشد:

  • کاهش وزن
  • اکراه یا اجتناب از غذا خوردن مقابل دیگران
  • اضطراب و ترس شدید از فکر به بلعیدن
  • اضطراب پس از شروع غذا
  • نگرانی هنگام فکر کردن به غذا خوردن

چگونه ترس از غذا را از بین ببریم | فوبیای غذا

انواع غذا هراسی

غذا هراسی انواع مختلفی دارد که در ادامه به انواع و ویژگی های هریک از آن ها اشاره می کنیم:

ترس از غذاهای جدید

این ترس خصوصاً در کودکان شایع می باشد، هراس از امتحان کردن غذاهایی جدید گاهی اوقات به ترس مادام العمر از امتحان غذاهای جدید تبدیل می شود .بسیاری از مبتلایان به این نوع غذا هراسی فقط در خوردن برخی از غذاها مانند سوشی یا گوشت مانند جگر یا غذاهایی با بافت خاص مشکل دارند.

ترس از استفراغ

ترس از استفراغ (Emetophobia ) می تواند باعث ایجاد الگوی غذایی بسیار محدود شود. در این شرایط فرد ممکن است نگران این باشد که غذای خاصی نپخته یا خراب شده باشد و به همین دلیل فرد از خوردن چیزهایی که به نظر ناراحت کننده هستند مانند غذاهای ادویه دار یا سبزیجات خام خودداری کند. بعضی از افراد وقتی بیرون از منزل هستند یا به راحتی به سرویس بهداشتی دسترسی ندارند، از خوردن غذا خودداری می کنند.

ترس از بلع

ترس از بلع (Phagophobia) نوعی فوبیا نسبتاً نادر است که گاهی اوقات آن را با ترس از خفگی اشتباه می گیرند. تفاوت عمده بین این دو ترس این است که مبتلایان به ترس از بلع  از عمل بلع می ترسند، در حالی که مبتلایان به اختلال ترس از خفگی می ترسند که بلع منجر به خفگی شود. ترس از بلع می تواند علائم مختلفی داشته باشد که بارزترین آن بی میلی یا اجتناب از بلعیدن مواد غذایی، مایعات یا قرص است.

عوارض ترس از غذا

درمان نکردن ترس از غذا اغلب باعث بدتر شدن حال فرد و رفتارهای وسواسی می شود .با گذشت زمان، فرد ممکن است رژیم غذایی خود را به شدت محدود کرده و سلامتی خود را به خطر بیندازد. بنابراین ممکن است به جای خوردن غذا گرسنه بماند، که منجر به ضعف، سرگیجه و تحریک پذیری عصبی او می شود.

علل غذا هراسی

علت ترس از غذا مشخص نیست و ممکن است شامل مجموعه ای از عوامل مانند تجربیات قبلی یا سایر شرایط زمینه ای می باشد، گاهی با مشاهده دیگران فوبیا را نیز آموخت. دیدن اینکه شخص دیگری هنگام بلع درد دارد نیز می تواند باعث ترس شما از غذا شود.

تجربه قبلی با مسمومیت غذایی ممکن است منجر به ترس شدید از آلودگی احتمالی شود. آلرژی های غذایی خاص نیز می تواند باعث ترس از آلرژن های مخفی در غذا شود.

درمان ترس از غذا

همانند انواع دیگر فوبیا راه ها و روش های مختلفی برای درمان این فوبیا وجود دارد، در ابتدا باید میزان ترس و اضطراب فرد بیماری سنجیده شود و سپس مشاور با استفاده از یکی از راه های درمانی زیر به درمان فوبیای فرد بپردازد.

 

منبع :  چگونه ترس از غذا را از بین ببریم | فوبیای غذا

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 198 تاريخ : پنجشنبه 16 ارديبهشت 1400 ساعت: 5:36

بی توجهی مرد به زن یکی از مشکلاتی است که بیش تر زنان در طول زندگی مشترک آن را تجربه می کنند. در طول جلسات مشاوره زیاد شنیده می شود که زن از بی توجهی همسر خود شاکی است و همسر خود را سرد و بی عاطفه توصیف می کند، این درحالی است که مردان معمولا آگاهی از این موضوع ندارند و خود را شوهر خوب و وظیفه شناسی می دانند.

آیا تاکنون فکر کرده اید که این تناقض از کجا ایجاد می شود؟ اگر شما نیز درگیر این مشکل هستید، این مقاله را از دست ندهید.

بسیار شنیده می شود که زنان در طول جلسات مشاوره می گویند «همسر من به گونه ای رفتار می کند که انگار اصلا من را نمی بینید، تمام زندگی او در گوشی و کارش خلاصه شده است و حتی حاضر نیست شب ها ساعتی با من حرف بزند یا حتی به حرف های من گوش بدهد.»

این مشکل می تواند به مرور شدید تر شود، اکثر زوجین در ابتدا رابطه سالم و متعادلی داشته اند اما به مرور این تعادل را از دست داده اند. بنابراین بهتر است در همان ابتدا هر دوی زوجین مهارت های ارتباطی را بیاموزند.

متاسفانه بسیاری از زنان برای تنبیه بی توجهی همسر خود سکوت می کنند اما مردان این سکوت را دوست دارند و متوجه دلخوری همسر خود نمی شوند.

به خاطر داشته باشید که همسر شما جادوگر نیست و نمی تواند ذهن شما را بخواند. بنابراین باهوش باشید و به همسر خود بگویید که مشکل شما چیست بنابراین مشکلات خود را در زمان مناسب برای او توضیح دهید و از او بخواهید که باهم راهی برای برطرف کردن آن پیدا کنید.

بسیاری از مردان در جلسات مشاوره بیان می کنند که اولین بار است گلایه همسر خود را می شنوند، این امر نشان می دهد که زنان در بیان نیازها و مشکلات خود به درستی عمل نمی کنند.

البته این امر ممکن است به دلیل تفاوت های ذاتی میان زنان و مردان باشد.

پیشنهاد مشاور: تفاوت عجیب میان زنان و مردان | آخرین شواهد علمی

دلایل بی توجهی مرد به زن

اگر همسر شما بی توجه است باید دنبال دلایل آن بگردید. برخی از زنان بیان می کنند که شوهر آن ها ذاتا بی توجه است. اما اینگونه نیست، حتما مشکلاتی باعث شده است که همسر شما این احساس را پیدا کند.

طرز برخورد با بی توجهی شوهر

غر زدن از دلایل بی توجهی مرد به زن

آیا شما شخصی هستید که مدام از همسرتان ایراد می گیرید؟ فرض کنید همسر شما به خانه می آید و می گوید که تصادف کرده است. واکنش شما چیست؟ آیا احساسات خود را کنترل می کنید یا به او می گوید که باید بهتر رانندگی کند و غیره.

توجه داشته باشید که در کشورهایی مانند ایران، مردان غرور و قدرت خاصی برای خود متصور هستند و شما نباید این امر را نادیده بگیرید. همیشه پیش از حرف زدن به نتایج آن فکر کنید، همسر شما به دنبال کسی نمی گردد که اشتباهات او را اصلاح کند.

البته بعدا در موقعیتی بهتر می توانید با مهربانی از او بخواهید که آرام تر رانندگی کند یا کمربند ایمنی خود را ببندد.

اعتیاد به کار

امروزه کار به بخش مهمی از زندگی هر فرد تبدیل شده است، به طوری که برخی از افراد همزمان دو شغل دارند و بازهم نمی توانند از پس زندگی خود برایند. این امر باعث می شود که مردها کم تر در کنار همسر خود باشند و وقتی هم که به خانه می رسند دیگر وقتی برای صحبت نداشته باشند.

در این شرایط زنان می توانند برای کمک به همسر خود کاری را از درون خانه شروع کنند و با این کار در امور مالی به همسر خود کمک کنند، در عوض همسر آن ها می تواند زمان بیش تری را در خانه و کنار همسرش بگذراند.

اختلاف فکری

آیا تاکنون هنگام بحث متوجه شده اید که انگار از دو قاره جداگانه هستید و زبان هم را متوجه نمی شوید؟ اگر جواب شما مثبت باشد نشان می دهد که شما و همسرتان اختلاف فکری زیادی دارید.

ممکن است شما به فلسفه علاقه زیادی داشته باشید و عاشق حرف زدن در مورد ارسطو و افلاطون و نظریه های مختلف باشید در حالی که همسر شما اهمیتی به فلسفه نمی دهد و آن را مسخره می کند. از طرف دیگر همسر شما اسامی تمام بازیکن های فوتبال و تیم ها را حفظ باشد ولی شما فوتبال را بازی مسخره بدانید که اصلا جذاب نیست.

در اینجا شما موضوعی برای حرف زدن با یکدیگر ندارید، بنابراین باید موضوع مشترکی برای حرف زدن پیدا کنید، می توانید فعالیت های مورد علاقه خود را بنویسید و از شوهرتان نیز بخواهید که این کار را انجام دهد سپس از بین آن ها موارد مشترک را پیدا کنید و زمانی را به آن اختصاص دهید.

بی حوصلگی از دلایل بی توجهی مرد به زن

آیا به مرور آتش علاقه و عشق میان شما خاموش شده و شما تلاشی برای روشن کردن آن نکرده اید؟ بسیاری از زوج  ها رابطه خود را با یک عشق آتشین شروع می کنند اما پس از یک سال مشاهده می کنند که دیگر اثری از آن آتش در زندگی آن ها نیست.

همیشه در این حالت به زوجین توصیه می شود تا کارهایی برای روشن ماندن این عشق انجام دهند. البته عادی و منطقی است که عشق آتشین کمی فروکش کند، اما زوجین نباید اجازه دهند که رابطه بین آن ها به سردی و بی حوصلگی کشیده شود.

وابستگی بیش از حد به خانواده

آیا همسر شما بیش از اندازه به خانواده خود وابسته هستید؟ این کار می تواند به رابطه شما آسیب وارد کند. شاید به نظر نرسد اما رابطه صمیمی با خانواده قبلی باعث می شود که همسرتان شما را با خودش در یک تیم نبیند.

همیشه در جلسات پیش از ازدواج به زوجین گفته می شود که دیگر نباید مسائل شخصی و خصوصی خود را با خانواده قبلی خود در میان بگذارند.

درخواست پول

در بسیاری از مواقع مردان از همسر خود دوری می کنند زیرا احساس می کنند که همسرشان همیشه به دنبال گرفتن پول و خرید است. شاید عجیب به نظر بیاید ولی بسیاری از زنان در مکالمات خود با شوهرشان در مورد پول و مسائل مالی صحبت می کنند، این کار مردان را ناراحت و عصبی می کند و باعث می شود که احساس کنند فقط ارزش مالی برای همسر خود دارند.

البته که مسائل مالی امر مهمی است اما نباید تنها بحث موجود بین زوجین  باشد.

خیانت

خیانت نیز جزو مسائلی است که ممکن است باعث بی توجهی همسران به زنان خود شود. بسیاری از زنان هر بی توجهی را دلیلی بر خیانت می دانند اما اینگونه نیست. به خاطر داشته باشید که نباید بدون وجود دلایل کافی همسر خود را به خیانت محکوم کنید.

اتهام به خیانت بسیار سنگین است و ممکن است ضربه بزرگی به زندگی شما بزند، بنابراین پیش داوری نکرده و با این کار زندگی خود را خراب نکنید.

ممکن است همسر یا نامزد شماکامل از رابطه قبلی خود جدا نشده باشد و به همین دلیل نتواند به درستی و آن طور که باید با شما رابطه برقرار کند.

منبع :  طرز برخورد با بی توجهی شوهر

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 175 تاريخ : چهارشنبه 15 ارديبهشت 1400 ساعت: 0:47

فاصله گرفتن از گذشته خود موجب چه می شود؟

امروزه ابداعات، اختراعات و نوآوری های بسیاری صورت گرفته است و دلیل آن به خاطر فاصله گرفتن از گذشته خود و اندیشه های گذشته و سنتی می باشد که باعث افزایش خلاقیت افراد می شود.

بر اساس مطالعاتی که روانشناسان انجام داده اند اشخاص می توانند مهارت های جدید و تازه را بیاموزد و از آن مهارت های جدید در زمینه شغلی، خانوادگی و بسیاری از مسائل دیگر استفاده کند.

گاهی اوقات شرایطی به وجود می آید که فرد برای این که الگوی جدیدی را تجربه کند باید الگوهای قدیمی را کنار بگذارد و بدون کنار گذاشتن الگوی قدیم قادر نخواهد بود الگوی جدیدی را تجربه کند.

بر اساس همین قضایا اگر فرضیه هایی که در مورد افراد داریم را کنار نگذاریم نمی توانیم انتظار داشته باشیم تا روابط با دوامی با دیگران داشته باشیم و بتوانیم روابط خوبی را تشکیل دهیم.

در اسلام نیز افراط منع شده است و توصیه شده است که مسلمان میانه روی داشته باشند.

غلبه بر گذشته خود

بر اساس نظر روانشناسان افرادی که عادت های جدیدی را فرا می گیرند باید عادت های کهنه را کنار بگذارند و برای یاد گرفتن عادت های جدید باید طرز برخورد خوبی را یاد داشته باشند.

افراد برای این که گذشته خود و عادت های گذشته خود را کنار بگذارند باید شناخت دقیقی از برنامه ها و هدف های خود داشته و نسبت به هدف های خویشتن اطلاع درستی از برنامه ها داشته باشند.

فرد باید بداند که چه کسی می باشد و می خواهد به کجا برسد، اگر او نسبت به اولویت های زندگی اش بی توجه باشد عملکرد ضعیفی نسبت به اهدافش خواهد داشت. می توان به کمک احساسات، عواطف و با تغییر دادن روحیه و شرایط نتایج ضعیف را از میان برداشت.

هنگامی که افراد برنامه ای برای زندگی شان دارند باید به طور دقیق برنامه ریزی کرده و آن ها را مدیریت کنند تا به هدف های خود برسند و آن ها نباید در برنامه های خود دمدمی مزاج باشند و برنامه هایشان را بر اساس هوس هایشان تغییر دهند، اشخاص باید بر اساس نظم و انضباط برنامه های خود را مکتوب کنند.

افراد باید برای برنامه های خود نظم و برنامه ریزی دقیقی داشته باشند و فرصت های قابل ملاحظه ای را صرف برنامه ریزی کنند، انضباط باعث می شود تا فرد توانایی قول دادن، متعهد شدن و پایبند باقی ماندن را به خوبی اجرا کند و به خوبی بتواند بر نیروهای گذشته غلبه کند.

برای اینکه به هدف های بزرگ برسیم باید از چیزهای کوچک شروع کنیم و بعد می توانیم به تدریج غرور و افتخار شخصی خود را تقویت نماییم و برای این که بتوانیم نسبت به عهد و پیمان خود پایبند باشیم باید توانایی خود را افزایش دهیم.

برنامه ریزی درست

برای برنامه ریزی درست باید قول و قرارهای خود در یک جا ثبت کنیم و آن ها را در جلوی دید خود گذاشته و به آن ها توجه کنیم، افراد با ثبت کردن قول و قرارهای خود تصمیم شان را تقویت می بخشند. بنابراین برای انجام دادن آن کار و رسیدن به هدف مورد نظر باید تلاش لازم را انجام نماییم و برنامه دقیقی داشته باشیم.

برای ثبت تصمیمات و انجام آن ها می توانید از موضوعات ساده استفاده کنید مثلا می توانید با خودتان قرار بگذارید که در هر شرایط روحی در وقت معین و مشخصی از خواب بیدار شوید و بعد با خود قرار بگذارید که در نخستین ساعت های بیداری به صورت دقیق و سودمند برای خود برنامه بریزید.

اگر افراد نسبت به اهداف و برنامه های خود پایبند باشند و پایبند باقی بماند خواهد دید که به موفقیت نزدیک خواهند شد چون اصل پایبند بودن و پایبند باقی ماندن قدرت عظیمی دارد و باعث می شود تا فرد دارای عزت نفس شده و پایه و اساس موفقیت او تشکیل خواهد شد.

برای این که فرد یک رفتار جدید را شروع کند باید تلاش بیشتری را انجام دهد و برای این تلاش به نیروی بیشتری نیاز دارد زیرا عادت های کهنه موانع قدرتمندی می باشند و به سختی می توان این عادت ها را از بین برد.

به طور مثال ممکن است که فرد بخواهد در برنامه غذایی خود تجدید نظر کرده و تصمیم دارد که بر عادت پرخوری خود غلبه کند و روز بعد به این نتیجه می رسد باید این قول و قرار را به خوبی تقویت کند تا در آن به موفقیت برسد.

چگونه می توانیم عادت های بد را کنار بگذاریم و از عادت های خوب استفاده کنیم ؟

قبل از این که برای رسیدن به اهداف برنامه ریزی کنیم باید دشواری های آن هدف ها را در نظر بگیریم.

بر اساس نظر مشاوران باید قول و قراری با خود ببندیم که بتوانیم به درستی آن را به مرحله عمل برسانیم و اگر نتوانیم کاری که شروع کرده ایم را به پایان برسانیم باعث خواهیم شد که از اراده سستی برخوردار شویم.

قبل از این که هدفی را برای خود در نظر بگیریم باید مشکلات و هزینه ها را به درستی ارزیابی کنیم و ببینیم می توانیم با استفاده از نیرویی که داریم به هدف مشخص برسیم و آیا از نیروهای پیش برنده ی کافی بر خوردار می باشیم یا خیر.

اگر نیرو را مورد ارزیابی قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که ممکن است نیروهای قدرتمندی وجود داشته باشند که مانع نیروهای جدید شوند و نیروهای جدید را از کار بیندازند، برای اینکه بتوانید یک عادت را تغییر دهید باید تلاش جدی با نیرویی قوی را در نظر بگیرید.

گذشته خود

مثلا اگر تصمیم داریم که برنامه غذایی خود را تغییر دهیم باید اوقات، مکان ها و مواقعی که ممکن است از تصمیم خود منصرف شویم را در نظر بگیریم و این مواقع و شرایط را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم با این موانع مقابله کنیم.

برای این که تصمیم خود را تقویت کنیم می توانیم از ابزارهای دیگری استفاده کنیم.

عادت های کهنه بسیار قدرتمند می باشند و شرایط را برای ایجاد عادت های جدید محدود می کنند بعضی از عادت ها مانند پاره کردن عادت های ریشه دار انتقاد، پر خوری و یا پر خوابی به چیزهایی بیش از نیروی اراده نیازمند می باشد.

منبع : فاصله گرفتن از گذشته خود موجب چه می شود؟

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 183 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1400 ساعت: 4:21

افکار سرزده افکاری هستند که ذهن شما را درگیر می کنند. آن ها می توانند باعث پریشانی شما شوند، ماهیت فکر ممکن است ناراحت کننده باشد همچنین ممکن است به طور مکرر دوباره بروز پیدا کند و روز به روز بدتر شود. در این مقاله به تکنیک هایی جلوگیری از افکار سرزده هنگام وسواس فکری می پردازیم.

افکار سرزده ممکن است خشن یا آزار دهنده باشند. آن ها ممکن است شامل افکاری با ماهیت جنسی باشند که فرد را آزار دهند، آن ها همچنین می توانند در مورد رفتارهایی باشند که فرد آن ها را غیرقابل قبول و نفرت انگیز می داند.

این افکار، فقط در حد فکر هستند. آن ها به ظاهر ناگهانی ظاهر می شوند و باعث اضطراب فرد می شوند اما در زندگی معنایی ندارند. برخی از افراد آن ها را جدی می گیرند اما این پیام ها هشدار دهنده یا پرچم های قرمزی نیستند که به شما اخطار بدهند.

آنچه به این افراد قدرت می دهد این است که فرد را نگران می کنند و باعث می شود که فرد بیش تر به آن ها فکر کند. مردم ممکن است از این احساسات خود شرمنده شوند و این افکار خود را از دیگران پنهان نگه دارند.

تا هنگامی که فرد به این افکار خود عمل نکند، افکار ضرری برای آن ها ندارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چرا افکار سرزده رخ می دهد و چگونه می توانید آن ها را کنترل کنید این مقاله را از دست ندهید.

اختلال وسواس فکری عملی

وسواس فکری عملی(OCD) زمانی اتفاق می افتد که افکار سرزده غیرقابل کنترل شده و باعث اختلال در زندگی فرد می شوند. این افکار سرزده ممکن است باعث تکرار رفتار فرد شوند. فرد این رفتارهای تکراری و اجباری را به این امید که بتواند افکار را پایان دهد و از بروز آن در آینده جلوگیری کنید، انجام می دهد.

برای توضیح بهتر از مثال های زیر که نمونه هایی از این رفتارهای اجباری است دقت کنید:

  • شستن دست ها
  • چک کردن قفل
  • چک کردن گاز
  • آزمایش خون جهت تشخیص بیماری
  • چک کردن گوشی همسر
  • حمام کردن
  • چک کردن پنجره ها
  • شستن خانه

جلوگیری از افکار سرزده هنگام وسواس فکری

اختلال استرس پس از سانحه

افرادی که مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه هستند (PTSD) اغلب افکار سرزده را تجربه می کنند که به یک واقعه آسیب زا مرتبط می باشند. این افکار سرزده ممکن است باعث برخی از علائم جسمانی مانند افزایش ضربان قلب و تعریق شود.

اختلالات اشتها

افرادی که به اختلال اشتها مبتلا هستند ممکن است افکار سرزده و مزاحمی را تجربه کنند که برای سلامت روان آن ها مضر است. این افکار در نهایت می تواند به سلامت جسمی و روانی آن ها آسیب برساند.

افراد مبتلا به اختلال تغذیه به طور مکرر نگران تأثیر غذا بر بدن خود هستند. این امر به نوبه خود منجر به پریشانی شدید در مورد غذا خوردن می شود. این افکار علاوه بر این ممکن است باعث ایجاد رفتارهای اجباری مانند بالا آوردن یا امتناع از خوردن غذا نیز بشود.

علت افکار سرزده

افکار روزمره فقط به صورت تصادفی اتفاق می افتند و سپس، به همان سرعت، از بین می روند اما هیچ تأثیر ماندگاری ایجاد نمی کنند. همه ما این افکار را تجربه کرده ایم.

همان طور که گفته شد افکار روزمره از بین می روند، اما افکار سرزده بیشتر دوام می آورند و اغلب برمی گردند. این افکار ممکن است به دلیل بیماری جسمی مانند موارد زیر پدید بیایند:

  • آسیب مغزی
  • زوال عقل
  • بیماری پارکینسون

البته همیشه هم اینگونه نیست و این افکار ممکن است دلایل روانشناختی داشته باشند. از علائم این افکار می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تغییر در الگوهای فکری
  • افکار وسواسی
  • تصاویر مزاحم

موارد زیر مثال هایی از این افکار سرزده هستند که برای شفاف سازی بیش تر در مورد این افکار می توانند به شما کمک کنند:

  • فکر به مرگ دیگران و عزیزان
  • تصور بیماری یا وجود میکروب
  • فکر به مزاحمت های جنسی به کودکان یا اعضای خانواده

افکار سرزده چگونه تشخیص داده می شوند؟

اولین قدم برای تشخیص وسواس فکری، صحبت با یک مشاور یا روانشناس است. متخصص علائم و سابقه سلامتی شما را بررسی می کند. 

اگر آن ها هیچ بیماری جسمی که منجر به افکار مزاحم شود پیدا نکنند، شروع به بررسی احتمال وجود اختلالاتی مانند وسواس فکری عملی، اختلال استرس پس از سانحه و موارد دیگر می کنند.

10 تکنیک که به شما در کنترل افکار سرزده کمک می کند

همان طور که گفته شد افکار سرزده یا به عبارت دیگر نشخوار فکری می تواند برای سلامت روان شما خطرناک باشد، زیرا می تواند افسردگی یا اختلالات دیگر را طولانی مدت یا تشدید کند و همچنین ممکن است باعث شود شما احساس انزوا کرده و خود را از مردم دیگر دور کنید.

در اینجا 10 نکته کلیدی آورده شده است که به کمک آن ها می توانید این افکار را مدیریت کنید:

1. حواس خود را پرت کنید

ممکن است ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما این راه می تواند به شما کمک کند. سعی کنید با دوستان و اعضای خانواده خود در ارتباط باشید و هنگامی که این افکار به سراغ شما آمد از آن ها کمک بگیرید و با آن ها در مورد موضوعات دیگر صحبت کنید.

مواردی که در ادامه ذکر شده است به شما کمک می کند تا حواس خود را از این افکار پرت کنید:

  • تماس با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده
  • انجام کارهای خانه
  • تماشای فیلم
  • نقاشی کشیدن
  • کتاب خواندن
  • قدم زدن
  • ورزش کردن

2. برنامه ریزی

یک برنامه برای مقابله با افکار خود آماده کنید، سعی کنید ویژگی های خود را به خوبی بشناسید و با کمک از آن ها به این افکار غلبه کنید. برای این کار می توانید از مشاور کمک بگیرید.

3.افکار خود را زیر سوال ببرید

تمام افکار ترسناک و نگران کننده خود را روی یک کاغذ بنویسید و جلوی آن ها بنویسید که چند درصد احتمال دارد که این اتفاقات رخ دهند، واقع نگر باشید.

اگر نمی توانید واقع نگر باشید از فرد دیگری بخواهید تا درصد احتمال وقوع اتفاقات را بنویسد. این کار باعث می شود تا متوجه شوید تا چه اندازه تصورات و نگرانی های شما بیهوده می باشد.

منبع :  جلوگیری از افکار سرزده هنگام وسواس فکری 

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 169 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1400 ساعت: 4:18

از دیدگاه مشاور ازدواج چرا شکست در ازدواج اتفاق می افتد؟

بسیاری از زوجین مهارت های ارتباطی لازم را بلد نیستند و به دلیل نداشتن مهارت های ارتباطی نمی توانند مشکلاتشان را حل کنند، در نتیجه کوچک ترین مشکلات و مسائل برای آن حل نشده باقی می ماند.

بر اساس آمارهای به دست آمده بسیاری از ازدواج ها پس از مدت کوتاهی به جدایی یا سردی زوجین می انجامند.

مشکلات زندگی و شکست ازدواج ها

عوامل بسیار زیادی در این امر دخیل هستند، که از آن ها می توان به مسائل مالی، مسائل اخلاقی، عدم تفاهم، دخالت خانواده ها و شرایط سخت زندگی اشاره کرد.

بر اساس نظر مشاوران و روانشناسان، مشکلات عضوی جدا نشدنی از زندگی زناشویی را تشکیل می دهند و ازدواج های سالم و پایدار نیز در گیر این مسائل و مشکلات می شوند.

اما آن چه مهم است نوع رسیدگی به مسائل و حل آن ها به صورت صحیح می باشد. همان طور که گفته شد اگر به مشکلات به خوبی رسیدگی نشود، زندگی زوجین رو به سردی یا طلاق می رود.

ارتباط چیست و چه نقشی در ازدواج دارد ؟

ارتباط سالم برای داشتن ازدواجی موفق بسیار لازم می باشد. به طوری که اگر افراد نتوانند با یکدیگر ارتباط درست و صحیحی برقرار کنند، درگیر مشکلات و تعارضاتی پیچیده ای می شوند و کوچک ترین مشکل بین آن ها حل نشدنی باقی می ماند. این موضوع اثرات منفی زیادی بر روی زندگی آن ها می گذارد.

مهارت های ارتباطی

زوجین باید مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنند تا بتوانند به راحتی با یکدیگر صحبت کرده و مسائل و مشکلات خود را با یکدیگر در میان بگذارند. اگر آن ها ارتباط صحیح و مفیدی داشته باشند به راحتی می توانند در مورد نگرانی ها، علایق، امید ها و آرزوهای خود صحبت کنند.

گفت و گوی میان زوجین می تواند در مورد هر موضوعی باشد.

این نوع تعامل باعث می شود که زوجین هنگام تصمیم گیری در مورد مسائل زندگی مشارکت لازم را با یکدیگر داشته باشند و به این شکل روابطشان به درستی رشد کند و شکوفا شود.

زوجین باید تمام مهارت های ارتباطی را به خوبی یاد بگیرند، در غیر این صورت نخواهند توانست در مورد مسائل زندگی به نتیجه درستی برسند و با یکدیگر صمیمی نخواهند شد.

در صورتی که زوجین فاقد مهارت های ارتباطی باشند، نمی توانند یکدیگر را درک کنند. در نتیجه مشکلات و تعارضات بین آن ها باقی می ماند و این امر اثرات بدی بر روی زندگی آن ها می گذارد.

آیا مشکلات مالی منجر به شکست ازدواج می شود ؟

در زندگی مشترک ممکن است برای افراد مشکلات مالی به وجود بیاید و نگرانی هایی در زمینه مالی پیدا کنند، شاید نگرانی های مالی علت اصلی طلاق نباشد، اما باعث ایجاد تنش ها و تعارضات پی در پی می شود که در نهایت ممکن است منجر به شکست در ازدواج شود.

بر اساس نظر مشاوران هنگام ایجاد مشکلات مالی زوجین تلاش می کنند تا با کمک یکدیگر این بحران را پشت سر بگذارند و تنش ها و نگرانی های مالی را رفع کنند، بعضی اوقات فشار های مالی به قدری زیاد است که حتی به ازدواج سالم نیز آسیب وارد کند و آن را به خطر بیندازد.

 

مثلا ممکن است اگر یک همسر با مشکلات مالی رو به رو شود تمام فشارها و تنش های مالی را یک نفره به دوش بکشد و به این دلیل در جنبه های دیگر زندگی نتواند وظیفه اش را به خوبی انجام دهد و در انجام بعضی امور کوتاهی کند. این رفتار او تاثیرات منفی بر همسر می گذارد و احساس تنهایی و بی مهری پیدا می کند و باعث می شود آسیب هایی در زندگی و ازدواج برای فرد به وجود بیاید.

هنگامی که زوجین در چنین شرایطی قرار می گیرند، احتمال دارد که یکی از آن ها از نظر روحی تحلیل پیدا کند و ازدواج آن ها با خطرات و مشکلاتی رو به رو شود.

منبع : چرا ازدواج ها شکست می خورند؟ از دیدگاه مشاور ازدواج

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 7 ارديبهشت 1400 ساعت: 20:21

آیا آینده می توان ازدواج را پیش بینی کرد؟ 

تنش های خانوادگی یکی از بدترین و شدیدترین تنش ها و استرس ها می باشد و طلاق در صدر این تنش های خانوادگی می باشند.

صدمات طلاق گاهی اوقات بسیار طولانی می شود و ممکن است در حد از دست دادن عزیزی یا حتی بدتر از آن باشد و مدت طولانی طول بکشد و ماندگاری بالایی داشته باشد.

به همین دلیل سعی می شود تا ازدواج های ناموفق به حداقل برسد و پیشگیری های لازم در زمینه ازدواج های ناموفق انجام شود.

مشاوران و مراکز روانشناسی خدمات بسیاری در زمینه ازدواج انجام می دهند و دستاوردهای بسیاری در این زمینه دارند.

امروزه می توان تقریبا سرانجام و آینده یک ازدواج را را پیش بینی کرد و با بررسی زوجین و نوع ارتباط و شرایط حاکمی که بر ازدواج وجود دارد این پیش بینی به وجود می آید.

اما در این مسئله باید یک نکته را در نظر گرفت و آن میزان رضایت و خرسندی طرف از زندگی مشترک می باشد چون میزان رضایت از زندگی، ثبات و پایداری ازدواج را مشخص می کند، پس میزان تفاوت قائل شدن میان رضایت و خرسندی میزان ثبات و پایداری ازدواج را مشخص می کند.

بسیاری از افراد هستند که از ازدواج شان ناراضی بوده و اما به دلایلی مانند ناتوانی، نیازمند بودن و یا نگرانی در مورد مسائل مختلف و … بدون اینکه جدا شوند و طلاق بگیرند به زندگی ناخوشایند خود ادامه می دهند و ممکن است برای بهبود رابطه خود هیچ اقدامی انجام ندهند.

پیش بینی ازدواج و عوامل آن

طبق نظریه مشاور و روانشناس خوب رضایت و خرسندی از زندگی مشترک عوامل پیش بینی کننده ازدواج می باشد که در بیشتر جوامع و فرهنگ ها یکسان و صادق می باشد و تاثیر بسیاری در دوام و ثبات ازدواج دارد ولی نتیجه به دست آمده از آن و میزان تاثیر و نقش آن ممکن است در جوامع و فرهنگ های مختلف متفاوت باشد.

هر کدام از این عوامل به تنهایی نقش قطعی در ازدواج نداشته و میزان تاثیر این ویژگی ها در فرد و زوج های مختلف متفاوت بوده است و برای هر فرد مختص به خودش می باشد و این ویژگی ها برای فرد زنگ خطر می باشد تا فرد برای ازدواج تحمل و تعقل بیشتری کند و انتخاب مناسبی برای شریک زندگی داشته باشد.

دکتر لارنس در مورد ازدواج تحقیقاتی را انجام داده است و بر اساس این تحقیقات عوامل پیش بینی کننده و اثرگذار ازدواج را در سه گروه تقسیم بندی کرده است که به آن ها مثیث ازدواج می گویند.

سه ضلع مثلث عبارت اند از:

ویژگی های فردی در زندگی مشترک

افراد دارای ویژگی ها و رفتارهای فردی وخاصی هستند و در واقع خصوصیات شخصیتی، باورها، ارزش ها، طرز نگرش و اهداف و مهارت های اجتماعی می باشد که در زیر نمونه هایی از ویژگی های شخصیتی آن را بیان می کنیم.

  • داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس
  • انعطاف پذیری
  • مهارت های ارتباطی نظیر بیان احساسات
  • ثبات احساسی عاطفی
  • عصبی و کینه ای بودن
  • رفتارها و تصمیم های سریع بدون فکرکردن
  • باورهای غلط و غیر سازنده
  • اختلالات روانی
  • اختلالات شخصیتی
  • عدم توانایی در برخورد با فشارهای زندگی

رفتار ها و شخصیت های فرد می تواند مثبت و هم منفی باشد و به ویژگی ها و اخلاقیات فرد بستگی دارد.

پیش بینی ازدواج

نقش پیشینه ی شخصی و خانوادگی در زندگی مشترک

یکی از عواملی که تاثیر مهمی در ازدواج دارد سن مناسب می باشد اگر فرد در سنی ازدواج کند که از نظر عقلی کامل باشد می تواند زندگی خوبی داشته باشد.

بر اساس مشاوره طلاق افرادی که در سنین کمتر از ۲۰ سال ازدواج میکنند احتمال طلاق در آن ها دو برابر سنین بعد از ۲۰سال می باشد، اما برای همه ازدواج در سن زیر ۲۰سال باعث طلاق نمی شود و بسیاری از افراد هستند که زندگی بسیار خوبی دارند.

علاوه بر سن عوامل دیگر هم هستند که در ازدواج موفق نقش دارند در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

  • سن مناسب در ازدواج
  • ازدواج موفق و خوشبخت بودن والدین
  • تایید و حمایت خانواده و دوستان
  • رابطه خوب دوران کودکی با والدین

اگر فرد برای ازدواج سن کمی داشته باشد می تواند تاثیر منفی بر زندگی او بگذارد علاوه بر سن کم عواملی مانند طلاق والدین، تحصیلات کم و عدم تایی از سوی والدین می تواند تاثیر منفی بر ازدواج فرد داشته باشد.

منبع : آیا می تواند نتیجه و آینده ازدواج مان را پیش بینی کنیم؟

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 174 تاريخ : دوشنبه 6 ارديبهشت 1400 ساعت: 21:17

ترس از حیوانات یا Zoophobia به ترس شدید و غیر طبیعی از همه یا گروهی از حیوانات گفته می شود. زیگموند فروید روانکاو معروف بر این باور بود که ترس از حیوانات یکی از شایع ترین بیماری های روانی در کودکان است.

چه عواملی باعث ترس از حیوانات می شود؟

علت دقیق حیوان هراسی مشخص نیست. اما این امکان وجود دارد که عوامل مختلفی در پیشرفت این بیماری نقش داشته باشند. به طور کلی همیشه عوامل متعددی در ایجاد و پیشرفت فوبیا در کودکی و بزرگسالی نقش دارند که از آن ها می توان به عوامل زیر اشاره کرد:

  • تجربیات منفی مانند داشتن یک خاطره بد در دوران کودکی با یک حیوان ممکن است باعث ترس شما از آن شود. به عنوان مثال، شخصی که مورد حمله سگ قرار گرفته است ممکن است دچار ترس شدیدی از سگ شود.
  • رفتار اطرافیان. رفتار اطرافیان به خصوص پدر و مادر در ایجاد و پیشرفت فوبیا حیوانات نقش زیادی دارد. ممکن است والدین تان، شما را از یک حیوان خاص ترسانده باشند و این امر کم کم باعث ایجاد فوبیا شده باشد.
  • ژنتیک. ژنتیک در بسیاری از بیماری های روانی مانند افسردگی، اختلال دو قطبی، وسواس و فوبیا نقش دارد بنابراین نباید نقش آن را در ایجاد ترس از حیوانات نادیده گرفت.
  • تکامل. تکامل انسان ممکن است در ایجاد این ترس نقش داشته باشند، برای انسان های اولیه حیوانات خطرناک و مضر شناخته شده و تهدیدی برای زندگی محسوب می شدند. علی رغم اهلی کردن برخی از آن ها، ترس از حیوانات هنوز به طور کامل از بین نرفته و در ژن های ما وجود دارد.

علائم ترس از حیوانات

یکی از اصلی ترین علائم هراس خاص، ترس طاقت فرسا از چیزی است. از علائم دیگر این ترس می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فکر کردن مداوم در مورد یک حیوان
  • پرهیز از حضور در مکانی که حیوانات در آن حضور دارند مانند باغ وحش
  • واکنش فوری مانند جیغ، گریه و تلاش برای فرار
  • افزایش ضربان قلب
  • تعریق
  • لرزیدن
  • تنگی نفس
  • درد در قفسه سینه
  • حالت تهوع
  • خشک شدن
  • ناراحتی معده
  • سرگیجه
  • احساس خفگی
  • ساکت شدن

نشانه های حیوان هراسی در کودکان

مانند انواع دیگر فوبیا، این ترس نیز در کودکان علائم متفاوتی نسبت به بزرگسالان دارد، بنابراین بهتر است که با این نشانه ها نیز آشنا شوید:

  • خشک شدن
  • چسبیدن به پدر و مادر
  • ناتوانی در جدا کردن آن از پدر و مادر
  • گریه مداوم و حتی جیغ کشیدنترس از حیوانات

انواع فوبیا حیوانات

همان طور که در ابتدا ذکر شد ترس از حیوانات ممکن است مربوط به تمامی یا گروه خاصی از حیوانات بشود، در صورتی که فوبیا تنها مربوط به گروه خاصی از حیوانات بشود، این ترس را می توان به گروه های زیر دسته بندی کرد:

ترس از حیوانات مرده

یکی از شاخه های فوبیا حیوانات ترس از حیوانات مرده می باشد، درمان این فوبیا نیز مانند ترس های دیگر از طریق درمان شناختی رفتاری، دارو درمانی و مواجهه درمانی می باشد. این ترس ممکن است باعث ایجاد اختلال در زندگی فرد شود، برخی از افراد تنها از حیوانات مرده در میان جاده ها می ترسند و برخی حتی از پوست و دندان حیوانات هم می ترسند.

درمان ترس از حیوانات

اگر به ترس و هراس از حیوانات مبتلا هستید موارد زیر به شما کمک می کند تا با ترس خود کنار بیایید:

  • از تحریک ترس خود خودداری کنید، این کار بدون حضور پزشک باعث تشدید ترس شما می شود.
  • سبک زندگی سالمی داشته باشید، به اندازه کافی بخوابید، از نوشیدنی های الکلی و مواد مخدر دوری کنید و در هفته سه روز را به ورزش اختصاص دهید.
  • تکنیک های کاهش استرس را بیاموزید، این تکنیک ها به شما کمک می کنند تا در مواجه با ترس بتوانید اضطراب خود را کنترل کنید.
  • از متخصص کمک بگیرید. مشاوران و متخصصان با استفاده از راه هایی که در انتهای مقاله ذکر شده است می توانند به شما در کنترل و درمان اضطراب تان کمک کنند.

درمان شناختی رفتاری

درمان شناختی رفتاری به اصلاح افکار و رفتار فرد از طریق جلسات مشاوره گفته می شود که در آن مشاور سعی می کند افکار درونی که باعث ایجاد ترس شده اند را شناسایی کند. مشاور شخص را راهنمایی می کند تا فوبیا را درک کند و به او کمک کند تا استرس و اضطراب را در ابتدا مدیریت و سپس ریشه کن کند.

مواجهه درمانی

در مواجهه درمانی فرد در حضور مشاور با ترس خود مواجهه می شود، برای درک بهتر این درمان مثال زیر را در نظر بگیرید.

اگر فردی درگیر ترس از پرندگان شده باشد جلسات درمانی به ترتیب زیر پیش می رود:

  • فکر کردن در مورد پرندگان
  • صحبت کردن در مورد پرندگان
  • نگاه کردن به یک عکس از پرنده
  • گوش دادن به صدای پرندگان
  • تماشای حلقه ویدیویی از انواع مختلف پرندگان
  • رفتن به باغ وحش برای دیدن پرندگان
  • دست زدن یا نوازش پرنده
  • اجازه به که روی دست فرد بنشیند

همان طور که بیان شد این جلسات به آرامی پیش می رود و درمانگر اضطراب فرد را کنترل می کند و در صورت بروز حملات هراس درمان را متوقف می کند، بنابراین جایی برای نگرانی وجود ندارد.

در جلسات دیگر درمانگر به فرد می آموزد که چگونه اضطراب خود را کنترل کرده و آن را مهار سازد.

منبع :  چگونه ترس از حیوانات را از بین ببریم | فوبیای حیوانات

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 164 تاريخ : دوشنبه 6 ارديبهشت 1400 ساعت: 21:14

رابطه با خواهر شوهر از نظر مشاوره اسلامی

از آن جایی که در مورد بسیاری از مشکلاتی که در زندگی افراد به وجود می آید اطلاعی نداریم بر حسب وظیفه مطالب زیر را بیان می کنیم تا بتوانیم گره ای از مشکلات باز کنیم.

در صورت تمایل در قسمت گفت وگو در مورد رابطه با خواهر شوهر و علت به وجود آمدن اختلافات بیشتر توضیح دهید تا بتوانیم راهکار های مناسب و بهتری را برای شما ارائه دهیم.

همیشه نکته کلیدی را در نظر داشته باشید که « لزوما با انتخاب صحیح در ازدواج قادر نخواهیم بود تا ابد در زندگی احساس خوشبختی داشته باشیم زیرا در مسیر زندگی پیچ و خم هایی به وجود می آید که باید برای حل آن ها صبر و تحمل داشته باشیم و با مهارت های مختلف زندگی آشنا شویم تا بتوانیم به درستی راهکارهای مناسب برای حل مسائل و مشکلات پیدا کنیم.»

از طرف دیگر شما باید به این نکته توجه کنید که زندگی کردن یک هنر می باشد و شما باید این هنر را به تدریج بیاموزید و مهارت های لازم را از افراد با تجربه یاد بگیرید در غیر این صورت با افرادی که در حاشیه زندگی مشترک شما قرار دارند و بعضی اوقات ممکن است وارد متن زندگی شما شوند دچار مشکل خواهید شد بنابراین برای این که از این مشکلات رهایی یابید و پیشگیری های لازم را انجام دهید باید هنر زندگی کردن را بیاموزید و هم چنین نحوه برخورد با همسر و خانواده همسر را درمواقع مختلف یاد بگیرید.

توجه به نکات زیر می تواند به شما کمک کند تا رابطه خوبی با همسرتان و خواهرش داشته باشید:

نکاتی در مورد رابطه با خواهر شوهر و همسر

خواهر گرامی؛ بر اساس تجربه  نشان داده شده است که زوج های جوان در اوایل زندگی با روحیات و اخلاقیات همدیگر آشنا نیستند و به همین دلیل اختلاف نظر و اختلاف سلیقه در مورد مسائل جزئی زندگی برای آن ها به وجود می آید که باعث تنش و درگیری می شود.

در مورد این مسائل افراد باید صبر و تحمل و سعه صدر داشته باشند در غیر این صورت شیرینی زندگی آن ها به تلخی تبدیل می شود و مشکلاتی در زندگی برای آن ها به وجود خواهد آمد لذا شایسته است به خاطر رفتار های ناخوشایند خانواده های دو طرفین بار مضاعفی بر روابط خود با شوهرتان ایجاد نکنید، زیرا هیچ کس آن طور نمی باشد که شما دوست دارید و هر کدام از افراد اخلاق و ویژگی های خاص خودشان را دارند، گاهی اوقات ممکن است برخی افراد ما را با اعمالشان نابود کنند.

برای این که رابطه سالمی داشته باشیم باید دیگران را همانطور که هستند بپذیریم، شاید حق با شما باشد و یک  انتقاد محترمانه از خواهر شوهرتان ممکن است باعث ناراحتی شوهرتان شود اگر می خواهید در دید همسرتان و خانواده اش بهترین باشید نباید از آن ها ایراد بگیرید در این گونه مواقع باید انتظارات خود را به طور صریح، شفاف و بسیار محترمانه بیان کنید و با خود ایشان در میان بگذارید. اگر برای شما اهمیتی ندارد از مطرح کردن آن با همسرتان پرهیز کنید، البته در بعضی اوقات نیاز به درد دل کردن با همسرتان دارید تا مسائلی که باعث ناراحتی شما شده است را با او درمیان بگذارید اما در صورتی که این بحث ها باعث دلخوری همسرتان می شود از آن اجتناب کنید و تمام نکات و راهکار ها را مورد توجه قرار دهید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.

شاه کلید حل این مشکل این است که شما باید رابطه تان را با همسرتان و خواهرش بهبود بخشید و سعی کنید محبت و علاقه بیشتری در میان شما و شوهرتان به وجود آید تا خواهر شوهرتان در زندگی زناشویی شما دخالت نکند.

اگر شما در مورد روابط خود با خانواده همسرتان دچار احساسات نشوید و در مورد این قضایا منطقی برخورد کنید هیچ مشکلی در زندگی زناشویی شما به وجود نمی آید و هیچ تهدیدی نمی تواند روابط شما با همسرتان و بستگان همسرتان را مورد مخاطره قرار دهد بنابراین باید نکات زیر را مورد توجه قرار دهید:

۱٫ رفتار منطقی با گفتار نامناسب خانواده همسر:

زمانی که خانواده همسرتان رفتار و گفتار نامناسبی دارند همسرتان را مقصر این رفتار و گفتار ندانید و او را به خاطر این مسائل مورد مواخذه قرار ندهید و مانند زوج های جوان و بی تجربه که شریک زندگی خود را مسئول رفتار های خویشاوندانش قلمداد می کنند، عمل نکنید بلکه منطقی رفتار کنید و بیندیشید که همسر شما تا چه حد توانایی دارد رفتار خویشاوندانش را که باعث ناراحتی و رنجش شما می شود را تغییر دهد؟ از سوی دیگر آیا عاقلانه است که به خاطر رفتار نامناسب خویشاوندان همسر، رابطه عاطفی شما را با همسرتان سست شود و از یکدیگر گله و شکایت داشته باشید؟

۲٫ رعایت نکردن تعاملات اجتماعی اقوام همسر:

اقوام و خویشاوندان همسر از جمله مادرشوهر، خواهر شوهر و غیره اگر تعاملات اجتماعی را به خوبی رعایت نمی کنند، همانگونه که هستند آن ها را بپذیرید و به خاطر عشق و علاقه به همسرتان به آن ها نیز احترام بگذارید و در حد وسع خود و با رعایت نکات اخلاقی و دینی احترام آن ها را نگه دارید و از خطاها و آزار آن ها چشم پوشی کنید.

آیا عشق و علاقه به همسر ارزش ندارد که کمی صبور باشیم و رفتار نامناسب خویشاوندان همسر را تحمل کنید؟! آیا استحکام زندگی زناشویی مهم تر از عکس العمل در مقابل رفتار نامناس خویشاوندان همسر، نمی باشد؟!

۳٫ پاسخ ندادن مستقیم به رفتار های نادرست خویشاوند همسر:

هیچ گاه به صورت مستقیم به رفتار های نادرست خویشاوند همسر پاسخ ندهید و زمانی که احساس می کنید وی با رفتار خود باعث کشمکش و درگیری میان شما و همسرتان شده است سعی کنید با درایت و مدیریت صحیح روابط خود با همسرتان از این کار جلوگیری کنید.

زمانی که می خواهید در برابر صحبت ها و رفتار های طرف مقابل نزد شوهرتان از خودتان دفاع کنید با همسرتان به گونه ای رفتار کنید که شما را انسان منصفی بداند و احساس کند که موضع گیری شما ربطی به دعوای عروس و خواهر شوهر ندارد و رفتار های اشتباه آن ها باعث این دلخوری ها شده است.

رابطه با خواهر شوهر

۴٫ هماهنگی با همسر:

سعی کنید با همسرتان هماهنگ باشید و در مقابل مسائلی که بستگان دور و نزدیک شما و همسرتان از طریق حرف یا رفتار برای زندگی شما ایجاد می کنند جبهه مشترکی داشته باشید، هنگامی که شما از یکدیگر پشتیبانی می کنید توانایی روحی خود و همسرتان را برای تحمل مشکلات و ناسازگاری ها بالا رفته و این کار باعث دلگرمی بیشتر شما در زندگی می شود.

۵٫ گفتگو با همسر:

با همسرتان به بحث و گفت و گو بپردازید و مسائل زندگی خود را مورد بررسی قرار دهید که در کجای زندگی شما روزنه ای باز بوده و در کجای رابطه زناشویی شما مشکلی وجود دارد که اجازه می دهید افرادی نظیر خواهر شوهر وارد زندگی خصوصی شما شوند و در زندگی شما دخالت کنند.

به عبارت دیگر زن و شوهر باید رابطه صمیمی و خوبی با یکدیگر داشته و آن قدر به یکدیگر اعتماد داشته باشند که سفره دلشان را پیش هیچ کس باز نکنند زیرا بیشتر دخالت های اطرافیان به خاطر این است که زوجین حرف های خودشان را نسنجیده پیش دیگران ( والدین، خواهرشوهر و غیره) بیان می کنند و در واقع خودشان به آن ها چراغ سبز نشان می دهند و به دیگران اجازه می دهند تا وارد زندگی آن ها شوند و دخالت کند.

۶٫ استفاده از تجربیات بزرگان فامیل:

سعی کنید از تجربیات بزرگان فامیل استفاده کنید و روابط سازگار و مناسبی با یکدیگر داشته باشید.

۷٫ تحمل مشکلات زندگی:

این نکته را در نظر بگیرید که تشکیل زندگی بدون دردسر و گرفتاری نمی باشد و تحمل خود را باید برای رفتار های ناشایست بالا ببرید.

۸٫ صبور بودن زوجین در مقابل نصیحت دیگران:

روحیه برخی افراد به گونه ای است که زن و شوهر جوان را بدون تجربه می دانند و آن ها را نصیحت می کنند بدون آن که در نظر بگیرند آن ها نیاز به نصحیت دارند یا خیر، زوجین باید در برابر این افراد صبور باشند و به آن ها اجازه دهند تا به وظیفه ای که احساس می کنند به خوبی عمل کنند.

مطمئن باشید این مسائل مقطعی می باشد و دیر یا زود با شناخت شما می فهمند که نیاز به نصیحت ندارید و پخته تر از آن هستید که گمان می کنند و دست از سر شما بر می دارند.

۹٫ محبت کردن:

محبت کلید بسیاری از مشکلات است با ایشان مانند خواهر خود رفتار کنید. می توانید با محبت آن ها را با خود همراه سازید و کافی است در برخی از مناسبت ها و به بهانه هایی برای آن ها هدیه هایی بخرید و به آن ها تقدیم کنید.

۱۰٫ روابط سازنده با اقوام شوهر:

اقوام و خویشاوندان انسان مانند دست و بازوی انسان هستند و در سختی ها و شرایط سخت به کمک فرد می آیند، به همین دلیل انسان تحت هیچ شرایطی نباید آن ها را از دست بدهد، پس سعی کنید با داشتن روابط سازنده و صحیح با اقوام شوهرتان از آن ها به عنوان بازو استفاده کنید.

منبع : رابطه با خواهر شوهر از نظر مشاوره اسلامی

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 5 ارديبهشت 1400 ساعت: 21:14

پنج مسائل فرزندان در خانواده های طلاق چیست؟

در زمینه طلاق  و فرزندان تحقیقات بسیاری انجام شده است که در این مقاله در مورد عوامل طلاق و پیامدهای آن مطالبی را ذکر می کنیم.

خانواده های طلاق – هیجان ها و تجربه های ذهنی:

فرزندانی که در خانواده طلاق هستند به خاطر شرایطی که برای آنها به وجود آمده است نوعی خشم و نفرت نسبت به عواملی که باعث این اتفاق شده است در آن ها به وجود آمده است.

بیشتر خشم و نفرت آن ها به خاطر والد غالب و افراد و اطرافیانی است که در این جدایی موثر بوده اند.

بر اساس نظر مشاوران خشم یک نوع هیجان قوی و نیرومند در انسان است و زمانی در فرد به وجود می آید که شخص احساس کند به نیازها و خواسته ها و اهدافش نرسیده است و به خاطر فرد و افرادی مشکلاتی در راه رسیدن به اهدافش به وجود آمده است.

فرد هنگامی با قضیه طلاق رو به رو می شود بسیار آشفته می شود و نوعی احساس خشم و از دست دادن را تجربه می کنند و چون در این زمان والدین، فرزند را تنها می گذرانند و نسبت به او رفتاری خودخواهانه دارند و حمایت والدین از فرزند کم می شود در این هنگام فرزند نسبت به والدین خشمگین و ناراحت می شود.

بر اساس نظر مشاوران فرزندان هنگامی که طلاق و جدایی والدینشان را می بینند نوعی ترس از رها شدن و تنها شدن در آن ها به وجود می آید و آن ها حس می کنند کسی آن ها را دوست ندارد و بیشتر دغدغه های ذهنی فرد درمورد آینده و رویدادهای بعدی او خواهد بود.

علاوه بر دغدغه های ذهنی مسائل دیگری مانند غم و اندوه و طرد شدن و ترس از تکرار فقدان در این افراد به وجود خواهد آمد و آن ها دچار ترس و اضطراب از دست دادن خواهند شد.

تجربه های محیطی:

نوجوانان بسیار به امنیت عاطفی و هیجانی نیازمند می باشند، امنیت عاطفی و هیجانی شامل مفاهیمی مانند امنیت، همدلی، پذیرش دیگران می باشد.

نوجوانان برای زندگی به محیطی امن و با آرامش نیازمند هستند اما در بسیاری موارد، خانواده ها نمی توانند محیطی امن را برای فرزندان خود فراهم کنند و عوامل مانند طلاق و تعارض محیط خانه را بی ثبات و ناآرام می کند و مشکلاتی بین والدین و نوجوان به وجود می آید.

بسیاری از والدینی که طلاق می گیرند بعد از آن در مورد مسائل منفی مانند مشکلات طلاق، مسائل مالی ، دلایل جدایی، آشفتگی های شخصی، اطلاعات منفی و نامطلوب در مورد همسر سابق، با فرزند خود صحبت می کنند در حالی که کودک نمی تواند این مسائل را به خوبی درک کند و برای او آسیب زا خواهد بود و به روحیه او تاثیر می گذارد.

تغییرات:

هنگامی که پدر و مادر از یکدیگر طلاق می گیرند و جدا می شوند تغییرات عمده ای در ساختار و کارکرد خانواده به وجود می آید.

در وهله اول یکی از والدین از محیط خانه دور می شود و ساختار خانواده تغییراتی کرده و شکل خانواده به صورت تک والدی می شود این امر باعث به وجود آمدن مشکلاتی در خانواده می شود و بر روی اعضای خانواده تاثیراتی خواهد گذاشت.

در خانواده هایی که طلاق صورت می گیرد بسیاری از فرزندان ممکن است مورد بی توجه والدین قرار بگیرند و نسبت به آن ها کمبود محبت اتفاق بیفتد، که این بی توجهی و مورد غفلت قرار گرفتن برای نوجوان پیامدهایی خواهد داشت.

بعد از طلاق، فرزند مجبور می شود با یکی از والدین زندگی کند در این هنگام ممکن است والد سرپرست به خاطر مشکلاتی از قبیل تحریک پذیری و کج خلقی، بی عاطفه بودن، توجه نکردن به نیازهای فرزندان، مشکلات مالی و امرار معاش، گرمی و محبت کمتری را به فرزندانش انتقال دهد و ارتباط او با فرزندانش کاهش یابد.

پیامدهای منفی برای کودک

این عوامل باعث می شود تا در رشد فرزند اختلالاتی به وجود آید و پیامدهای منفی برای کودک خواهد داشت و مشکلات بسیاری برای کودک به وجود می آید نمونه دیگر پذیرفتن نقش های جدید و از دست رفتن دوران کودکی است، فرزندی که با یک والد زندگی می کنند مسئولیت هایی را باید در زندگی بپذیرد که ممکن است با شرایط سنی او مناسب نباشد در این هنگام از دوران کودکی دور می شود.

کودک زمانی می تواند به درستی رشد کند که در این امر آمادگی لازم را داشته باشد زمانی که فرد تحت فشار باشد و مراحل رشد را از دست بدهد در این هنگام نخواهد توانست اطلاعات و آگاهی لازم پیرامون هویت شخصی اش به دست آورد و با مشکلاتی رو به رو خواهد شد و در نتیجه از ویژگی ها و استاندارد های لازم برای دوره نوجوانی برخوردار نخواهد بود.

همچنین به خاطر جدایی والدین با چالش ها و مشکلات گوناگونی رو به رو خواهد شد.

منبع : پنج مسائل فرزندان در خانواده های طلاق چیست؟

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 159 تاريخ : جمعه 3 ارديبهشت 1400 ساعت: 3:14

بازی درمانی یک مداخله موثر و مناسب برای درمان و شناسایی اختلالات کودک و درمان آن می باشد علاوه بر این بازی درمانی به تخلیه انرژی کودک و افزایش آرامش او کمک می کند. در این مقاله به بازی درمانی برای کمک به کودکی که مورد قلدری قرار گرفته می پردازیم.

پیشنهاد مشاور: تکنیک های بازی درمانی

شوالیه و اژدها

مقدمه

چندین سال پیش مراجعین کودکی داشتم که درگیر مشکلات اجتماعی شده بودند و توسط همسالان خود مورد تمسخر شدیدی قرار می گرفتند.

این کودکان شخصیت قربانی را پذیرفته بودند و راهی برای تغییر این موقعیت در خود نمی دیدند. آن ها به تمام توصیه ها و نظرات من گوش می دادند و در پاسخ همه «بله» می گفتند ولی هیچ کدام را عملی نمی کردند. آن ها در گروه هایی که یک بزرگسال  تحت نظر قرار داشت خود عمل می کردند اما نمی توانستند مهارت ها را به محیط بیرون  انتقال دهند. 

این تکنیک به کودک کمک می کند تا راهی برای مقابله با مشکلات خود پیدا کند.

منطق

این تکینک بسیار قوی و موثر است و به کودک نشان می دهد که به جای درگیر شدن با نتایج می تواند راهی برای کنار آمدن و سازش با مشکلات پیدا کرد.

منطق به آن ها می آموزد که برای برنده شدن نیازی به بزرگ تر یا قوی تر بودن نیست. این بازی شباهت زیادی به داستان پردازی دارد برای همین کودکان به خصوص در سنین 6 تا 12 سال به راحتی می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. به خاطر داشته باشید که هیچ پاسخ درست و غلطی در این بازی وجود ندارد و کودک می تواند تا هرجایی که تخیلش اجازه می دهد بازی را ادامه دهد.

فرآیند بازی

در ابتدا درمانگر باید به کودک بگوید که قرار است یک بازی جذاب انجام دهند، درمانگر باید طوری بازی را شرح دهد که کودک به آن علاقه مند شود:

ما هردو شوالیه هایی هستیم که در قلمرو یک پادشاه زندگی می کنیم، در این قلمرو اژدهای بدی وجود دارند که مردم را اذیت می کنند، پادشاه ما را برای  کشتن آن اژدها می فرستد و  ما باید شجاع و جسور باشیم زیرا قرار است از جنگ های ترسناک و جادوگران زیادی عبور کنیم. ما وظیفه داریم که به هم کمک کنیم تا مردم عادی را نجات دهیم و نظم و شادی را به کشور برگردانیم. در این راه هردو به چیزهایی نیاز داریم من وسایلی را به تو می دهم که احساس می کنم به آن ها نیاز داری و تو هم باید وسایلی را به من بدهی که به من کمک کند. ما هردو سه شی داریم و می توانیم آن ها را به یکدیگر قرض دهیم، سپس با موانع و هیولا ها مبارزه می کنیم.

در اینجا درمانگر می تواند چیزهایی مثل طناب، پتوی سیاه بزرگ، یک ظرف که در آن آب است (ولی به کودک گفته می شود عصاره جادویی است) با یک عصا و چیزهای دیگر به کودک بدهد، کودک هم ممکن است شمشیر،چاقو، گرز، پتو و هر چیزی به شما دهد در اینجا باید از خلاقیت خود استفاده کنید به طور مثال اگر نمی توانید اژدها را با شمشیر بکشید باید از آن عصاره جادویی سر راه او بریزید تا لیز بخورد و بیفتد.

سعی کنید تا جایی که می توانید خلاقانه عمل کنید و به کودک اجازه دهید در داستان غرق شود، مثلا با شمشیر شاخه ها را ببرید و خانه ای چوبی برای اسکان موقت استفاده کنید یا با استفاده از طناب از دیوار جایی که اژدها در آن پنهان شده بالا بکشید و کارهای دیگر که می تواند خلاقیت کودک را تقویت کند و باعث شود کودک نقش شوالیه شجاع را بپذیرد.

می توانید با توجه به نقش ها داستان را عوض کنید مثلا اگر در حال بازی با کودک دختری هستید می توانید از پری، تک شاخ و موجوداتی که او دوست دارد هم در بازی استفاده کنید.

شاید در جلسه اول کودک علاقه کمی به بازی داشته باشد اما باور کنید که به مرور با خلاقیت خود شما را متعجب خواهد کرد، اگر باور نمی کنید به مثال زیر که تجربه خود من است توجه کنید:

مراجع کودکی داشتم که به دلیل مشکلات مادرزادی درگیر بیماری قلبی بود و در همان روزهای اول پس از تولد نیز عمل قلب انجام داده بود. به دلیل مشکلات قلبی توانایی حضور در بازی های گروهی را نداشت و به شدت احساس تنهایی و ناتوانی می کرد و تصور می کرد که هرگز نمی تواند مانند کودکان دیگر باشد و دوستی پیدا کند. من از او خواستم که این بازی را با هم انجام دهیم او در ابتدا مقاومت می کرد و می گفت که تنها دوست دارد درمورد مشکلاتش صحبت کند و نیازی به بازی ندارد و شاید حتی توانایی انجام آن بازی را نداشته باشد اما به اصرار من بازی کرد و بسیار به آن علاقه مند شد هفته های بعد ترجیح داد که دیگر به بازی به لگو و ساخت اشیا با  خمیر بپردازد.

او با ارائه این بازی به برخی از همسالان خود دوستانی هم پیدا کرده بود که مانند او علاقه به این دسته از بازی ها داشتند. این بازی بچه هایی را که از نظر فیزیکی و جسمانی قوی نیستند را قدرتمند می سازد و به آن ها این توانایی را می دهد تا با موجودی خیالی که سر راه آن ها قرار گرفته است مبارزه کنند و بدانند که حق انتخاب دارند و می توانند با قدرت هوش خود آن ها را شکست دهند.

کاربرد

این تکنیک بیش تر برای کودکانی استفاده می شود که خجالتی، گوشه گیر و بدبین هستند و دوره سنی خاصی ندارد. کودکانی که مورد تهدید، آزار و قلدری قرار می گیرند می توانند با استفاده از این بازی مهارت های سازشی یا کار آمدن با زندگی را بیاموزند و بسیار خوش بین و با اعتماد به نفس شوند.

یکی از نکات مثبت این بازی این است که به هیچ گونه وسیله خاصی نیاز ندارد و در هرجایی می توان آن را بازی کرد. در حقیقت همه می توانند با هر امکاناتی آن را انجام دهند. حتی این بازی می تواند با پوشیدن لباس های مبدل نیز انجام شود در این صورت کودک اشتیاق بیش تری برای بازی پیدا می کند.

محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گفته با بازی درمانی

تکنیک آدم بادکنکی

مقدمه

برخی از کودکان احساس عصبانیت خود را به دیگران سوق می دهند، این کودکان معمولا از طرف دیگران مورد تمسخر یا زورگویی قرار می گیرند و به همین دلیل عملکرد نامناسبی در خانه یا مدرسه دارند.

عدم توانایی در رهاسازی خشم و عصبانیت به شیوه مناسب ممکن است منجر به شکایات جسمانی (سردرد، معده درد و غیره) شود. کودک با استفاده از تکنیک آدم بادکنکی می تواند احساسات بد خود را هدایت کند و به آرامش برسد.

منبع :  محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گرفته با بازی درمانی

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 147 تاريخ : جمعه 3 ارديبهشت 1400 ساعت: 3:10

توقعات نوجوانان از پدر و مادر

نوجوانی سن خاصی است و در این سن نوجوان نیازمند توجه و تحسین می باشد و نیاز دارد که مورد توجه قرار گیرد و از او قدردانی شود اما بسیاری از والدین نکات مثبت فرزندشان را در این دوره نمی بینند و به آن اشاره نمی کنند و فقط نسبت به نکات منفی فرزندشان واکنش نشان می دهند.

والدین باید به خوبی به نوجوانشان توجه کنند مثلا اگر فعالیت مثبتی از طرف فرزندشان می بینند او را مورد تحسین قرار دهند تا در آن زمینه پیشرفت بیشتری داشته باشد.

در دوران نوجوانی افراد اعتماد به نفس ضعیفی دارند به همین دلیل باید مورد توجه والدین قرار گرفته و به خوبی مورد تشویق و تحسین قرار بگیرند و پدر و مادر کارهای مثبت او را مهم در نظر بگیرند و آن ها مورد تشویق قرار دهند.

والدین باید نیازهای فرزندشان را به خوبی بدانند و بفهمند که نوجوانشان از آن ها چه توقعاتی دارد در این صورت می تواند رابطه بهتر و موثرتری با فرزندش داشته باشد و با یکدیگر رابطه ای صمیمانه و دوستانه دارند.

توقعات نوجوانان از پدر و مادر – محبت و یاری 

در دوران نوجوانی فرد توقع دارد تا او را بفهمند و دوست دارد در کنار کسانی باشند که می داند در شرایط بحرانی می توانند از او حمایت کرده و پشتیبانش باشند در این دوره نوجوان توقع دارند تا به او محبت شود و رابطه دوستانه با دیگران داشته باشد و در صورت نیاز به کمک به او یاری برسانند.

در این سن والدین و مربیان باید به نوجوان بیشتر نزدیک شوند و با او روابط دوستانه ای داشته باشند و او را به عنوان یک نوجوان بپذیرند و قبول کنند که دیگر بچه نیست و کم کم وارد بزرگسالی می شود.

با انتقال حس خوب به نوجوان می توانید همراه خوبی باشید و به او کمک کنید تا به آسانی از این دوران عبور کند.

دانش و تخصص:

اگر والدین در یک زمینه دانش و تخصص لازم را داشته باشد در این صورت برای نوجوان بسیار جذاب خواهد بود که می تواند در زمینه ای با والدینش به صحبت و مصاحبت بپردازد و احساس می کند دیگران تنها نیست.

او با سوال پرسیدن از والدینش می تواند به بسیاری از سوالات اساسی و علمی که برای او بی پاسخ مانده است به جواب برسد و از سردگمی و ابهاماتی که برای او پیش آمده است رها شود.

تفاوت های فردی:

افراد از همان ابتدا که متولد می شوند با یکدیگر متفاوت هستند و این تفاوت های فردی از زمان تولد تا پیری در همه انسان ها وجود دارد و در همه مراحل زندگی موثر می باشد.

اما در زمان نوجوانی این تفاوت ها شدت بیشتری دارد چون این دوره باعث می شود تا تنوع و اختلافاتی در منش ظاهر شود.

پس معلم باید به این نکته توجه کند و بیشتر از قبل تنوع و تفاوت را در پیش گیرد و شرایط فردی را در نظر گرفته و تربیت خود را متناسب با طبیعت های فرد سازگار و متناسب سازد.

 

توقعات نوجوانان از پدر و مادر – شخصیت شناسی:

والدین باید فرزند خود را به خوبی بشناسند و به شخصیت او پی ببرند تا بتوانند بر اساس آن رفتار خود را با واقعیت های خلقی نوجوان تطبیق دهند و منطبق بسازند.

توقعات نوجوانان از پدر و مادر – آینده نگری:

وقتی که فرد به دوره نوجوانی می رسد آینده نگر می شود و به آینده توجه بسیاری می کند او در این سن به جای علاقه ای عملی و آنی خود به آینده تمرکز بیشتری دارد و میل به کمال مطلوب جایگزین افکار آنی او می شود.

در دوره نوجوانی بیشتر ذهن او درگیر انتخاب شغل می باشد و بیشتر دوست دارد خود را برای کنکور و ورود به دانشگاه آماده کند و دانشگاه، تحصیل و شغل بیشتر مشغله ذهنی او می باشد.

در این دوره والدین باید آینده نگر باشند و به عزم و اراده نوجوان توجه کرده و او را مورد حمایت قرار دهند تا در زمینه علایق خود موفق شود.

توقعات نوجوانان از پدر و مادر

توجه به پرورش جسمی و جنسی:

در این دوره والدین باید به مسائلی مانند تغذیه نوجوان، ورزش های مناسب، ترغیب به ورزش های گروهی، وزن، قد، آموزش مسائل جنسی و غیره توجه کند.

در این سن بسیاری از نوجوانان با مسائل جنسی رو به رو می شوند و افکارشان درگیر این مسائل شده، در این شرایط والدین باید اطلاعات لازم در این زمینه را به فرزندشان بدهند و او را آگاه سازند تا بتوانند جلوی بسیاری از انحرافات معمول را بگیرند.

اگر والدین در این زمینه بی توجهی کنند و به آگاهی لازم را در اختیار فرزندشان قرار ندهند ممکن است این مسئله باعث شود تا افکار وسواسی و وحشت هایی دوران بلوغ در فرد ظاهر شود.

والدین بهتر است به طور انفرادی با فرزند خود به گفت و گو بپردازد و آگاهی های لازم را به او بدهد.

 

منبع : توقعات نوجوانان از پدر و مادر

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 200 تاريخ : پنجشنبه 2 ارديبهشت 1400 ساعت: 5:12

در هر کشوری بسیاری از لطیفه ها به رابطه بین مادر شوهر یا مادر زنمی پردازند. این لطیفه ها بیان می کند که مادر شوهر یا مادر زن به دنبال خراب کردن زندگی عروس و داماد خود است و اجازه خوشبختی را به زوجین نمی دهد. اما آیا واقعا اینگونه است؟

متاسفانه بله، آمار نشان داده است که یک سوم زن و شوهر ها در حالی به ازدواج خود پایان می دهند که مادر شوهر یا مادر زن خود را مقصر می دانند.

پیشنهاد مشاور: چگونه وابستگی همسر به خانواده اش را کم کنیم؟

البته نمی توان این امر را یک قانون دانست و بیان کرد که تمام مادر شوهر ها یا مادر زن ها بد هستند و قصد دخالت و تخریب رابطه فرزندان خود را دارند، بسیاری از مادرها بدون این که اطلاع داشته باشند این کار را انجام می دهند.

مادر زن ها و شوهر ها می توانند بسیار مهربان باشند ولی در انتها آن ها مسئول کاستی ها و مشکلات روحی روانی پسران یا دخترهایشان شناخته می شوند.

البته تحقیقات نشان می دهند که مادر شوهرها نقش فعال تری در دخالت بین زوجین دارند و خطرناک تر هستند، اغلب مواقع دامادها رابطه خوبی با مادر زن خود دارند ولی عروس ها نمی توانند با مادر همسر خود کنار بیایند.

رابطه با مادر زن یا مادر شوهر+ آزمون

آزمون صبر و تحمل در برابر مادر شوهر

آیا  شما و همسرتان اغلب بر سر مادر یا خواهر همسرتان دعوا می کنید؟ پرسش های این آزمون به شما کمک می کند تا متوجه شوید که آیا مادرزن یا مادر شوهرتان در رابطه و ازدواج شما مشکلاتی ایجاد کرده است یا خیر؟

جملات زیر را با دقت بخوانید و صادقانه به هر سوال پاسخ دهید سعی کنید برای هر مورد مثال یا خاطره ای را ذکر کنید تا از روی احساسات تصمیم نگیرید.

با هرکدام از جملات زیر که موافق هستید آن را علامت بزنید.

  • مادر زن/ مادر شوهر من همسرم را بسیار لوس کرده است، قبل از ازدواج ما، مادرش تمام کارهای آشپزخانه، شست و شو، مرتب کردن و غیره را برایش انجام می داد و حتی لباس های او را اتو می کرد. حال همسرم انتظار دارد که من مانند مادرش با او رفتار کنم و تمام کارهایش را انجام دهم.
  • مادر شوهر/ مادر زن من در زندگی ما دخالت می کند و در کوچک ترین برخورد، مشاجره و درگیری طرف دختر/ پسرش را می گیرد.
  • هربار که در تعطیلات به مسافرت می رویم بسیار خوشحال می شوم زیرا می توانم چند روز از مادر شوهر/ مادر زن خود دور شوم و می توانم خوش بگذرانم.
  • هنگامی که مسافرت می رویم همسرم از والدینش دور می شود و بهتر با من رفتار می کند و بیش تر خوش می گذرانیم.
  • همواره همسرم را سرزنش می کنم که چرا رابطه ای تا این حد نزدیک با والد خود دارد که مادرش در تمام کارها دخالت کند.
  • هر سال پس از دید و بازدید عید راحت می شوم زیرا تا مدتی از دست مادر شوهر/ مادر زن خود راحت می شوم.
  • مادر شوهر/ مادر زن به حرف های من در مورد تربیت فرزند اهمیت نمی دهد.
  • مادر شوهر/ مادر زن متوجه نمی شود که من و همسرم گاهی نیاز داریم تنها باشیم و اگر کم تر به او سر بزنیم ناراحت و عصبی می شود و می گوید که او را فراموش کرده ایم.
  • اغلب اوقات در حضور مادر شوهر/ مادر زن مضطرب می شوم زیرا احساس می کنم آن ها مرا زیر نظر گرفته اند.
  • مادر شوهرم همیشه اصرار دارد که جمعه ها به خانه آن ها برویم، همیشه غذای مورد علاقه همسرم را درست می کند و می گوید طفلی پسرم مدت هاست غذای خوبی نخورده، نگاه کن چقدر لاغر شده است!
  • مادر شوهرم مرتب به ما زنگ می زند و از همسرم می خواهد که به خانه اش برود، خرید خانه آن را انجام دهد، دیوارها را رنگ بزند، وسایل را جا به جا کند و غیره.
  • مادر شوهر/ مادر زن مدام کارهای مختلفی به ما می دهد و بسیار پرتوقع است، اگر آن ها را انجام ندهیم ناراحت می شود و گریه می کند.
  • مادر شوهرم مدام از من انتقاد می کند و می گوید که کارها را بهتر از من انجام می دهد (کارهایی مثل آشپزی، خیاطی، فرزند پروری، کارهای خانه و غیره)
  •  به نظرم مادر شوهر/ مادر زن انتظار دارد همسرم بیش تر از من به او توجه کند و احساس می کند من هوو او هستم.
  • مادر شوهر/ مادر زنم بسیار فضول است و دوست دارد تمام مشکلات و رازهای خصوصی بین ما را بداند و وقتی به او نمی گوییم می گوید که یعنی من غریبه هستم؟
  • مادر شوهر/ مادر زنم توانایی های مرا باور ندارد و اغلب بدون این که از او نظر بخواهم در مورد همه چیز نظر می دهد و مرا نصیحت می کند.
  • مادر شوهرم انتظار دارد که شوهرم تمام حرف های او را گوش دهد و مانند کودکی از او فرمان ببرد و اگر شوهرم به حرف های او گوش ندهد ناراحت و عصبی می شود.
  • مادر شوهر/ مادر زن من دوست دارد از تمام جزئیات روابط ما باخبر باشد و اگر به او اطلاع ندهم نگران می شود.
  • مادر شوهر/ مادر زن من مدام سرزده به خانه ما می آید و وقتی به او می گویم اطلاع دهد می گوید من عضوی از خانواده شما هستم و نیازی به خبر دادن نیست.
  • تا به حال چندین بار بخاطر دخالت های خانواده همسرم به جدایی و طلاق فکر کرده ام.

منبع :  رابطه با مادر زن یا مادر شوهر+ تست

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 1 ارديبهشت 1400 ساعت: 4:09

خبرنامه